به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Sunday, November 27, 2011

نکته 207: نگرش ژرف به دانش تجزیه و تحلیل

تجزیه و تحلیل فقط یک دانش نیست، بلکه یک هنر نیز محسوب میشود. سازمانهایی که از ابزارهای این هنر ظریف استفاده میکنند، متوجه لذت افزایش درآمدها وکاهش هزینه های خود هستند. اجازه بدهید که اول یک مرور بروی دانش تجزیه و تحلیل داشته باشیم. این رویکرد علمی شامل چهار گام کلیدی زیر است

یک- نگریستن و معنا دادن به یک مشکل تجاری: نگرش یا کارکرد، متشکل از دریافت دانش و یا ضبط داده ها با استفاده از ابزار علمی است. در اینجا این اصطلاح را همچنین میتوان به هرگونه اطلاعات جمع آوری شده نیز تعریف کرد

تجزیه و تحلیل با پیروی از پدیده و راه اندازی یک مشکل تجاری شروع میشود و نیازمند درک واقعیت هایی است که به آنها دسترسی دارید و سپس ترسیم و نتیجه گیری از آن برای شناسایی مشکلی که باید حل شود. برای نمونه: یک شرکت تولیدی با مشکل کاهش سود روبرو است. با نگاه به ترازنامه، متوجه کاهش درآمدها میشویم، درحالی که هزینه ها ثابت باقی مانده اند. از طریق این دو واقعیت میتوانیم یک مشکل ساده تجاری را شناسایی کنیم. این شرکت برای رسیدن به سود پیشین خود میباید هزینه ها را کاهش و درآمدها را افزایش دهد

دو- گمانه (فرضیه): گمانه یک توضیح پیشنهادی برای قابلیت مشاهده یک پدیده است که معمولا اشاره به امتحان کردن حل مشکلات میکند - اغلب "حدس حساب شده" نیز نامیده میشود، زیرا که یک راه حل پیشنهادی بر اساس شواهد ارائه میدهد. پژوهشگران ممکن است که تعدادی از فرضیات و گمانه ها را قبل از حل مشکل آزمایش یا رد کنند. با توجه به مورد نمونه شرکت تولیدی ذکر شده در بالا، امکان دو گمانه تجاری موجود است

الف) افزایش درآمد: برای افزایش درآمد، شرکت ممکن است که به راههای مختلف زیر فکر کند

- تمرکز بازاریابی: افزایش بودجه بازاریابی، توانایی فروش و در نتیجه افزایش در آمد را بدنبال خواهد داشت

- تمرکز قیمت: کاهش قیمت تولیدات، قابلیت رقابت را بالاتر میبرد و در نتیجه فروش افزایش میابد که همچنین امکان کاهش دستمزد واحد فروش نیز میرود

ب) کاهش هزینه ها: همراه با کاهش هزینه ها، شرکت جایگزینهای مختلفی دارد

- کاهش هزینه عملیات: با کاهش هزینه عملیات تولید (کارکنان، برق، ...) هزینه را میتوان کاهش داد

- کاهش بودجه بازاریابی: با کاهش بوجه بازاریابی در هزینه ها صرفه جویی میکنیم

همانگونه که مشهود است، افزایش سود را میتوان از هر دو روش افزایش و کاهش بودجه بازاریابی بدست آورد. پیامدهای متعددی از هر اقدام بدست میایند که از نتایج بدوی فراتر هستند و تماما نیاز به ارزیابی دارند. عنصر کلیدی در مرحله گمانه سازی این است که شما میباید یک مجموعه منحصر بفرد و کلی از فرضیات جامع داشته باشید. این بدان معنی است که میباید در مورد تمام مجموعه های احتمالی، قابلیت تفکرمربوط به وضعیت ویژه هر گمانه را داشته باشیم و اطمینان حاصل کنیم که با یکدیگر نه تنها تداخل ندارند، بلکه کامل میشوند

سه- آزمایش: این یک گام علمی در داوری بین مدلهای رقیب و یا گمانه ها است. آزمایشات همچنین بمنظور رد یا قبول گمانه ها و تئوریهای موجود مورد استفاده قرار میگیرند. یک آزمایش میتواند از روشهای علمی برای رسیدن پاسخ به سئوالات و یا بررسی مشکلات سودمند باشد. در ابتدا، مشاهده و نگرش پایه ریزی میشود و سپس سئوالات مطرح میشوند و یا مشکلات بروز میکنند. در مرحله بعدی، گمانه ها شکل میگیرند و آزمایشات انجام میشوند که نحوه استفاده از گمانه ها را امتحان کنند. نتایج تجزیه و تحلیل میشوند و شکل میگیرند و در بعضی موارد هم یک تئوری جدید خلق میشود و در انتها نتایج بدست آمده از راه های تجاری ابلاغ و اجرا میشوند

یک آزمایش خوب معمولا آزمون یک گمانه است. بااینحال، یک آزمایش ممکن است آزمون یک پرسش و یا نتایج قبلی باشد. دلیل اساسی برای دنبال کردن این فرآیند اینست که اطمینان حاصل کنیم که نتایج و مشاهدات در شرایط یکسان قابل تکرار هستند. اجازه دهید که بحث را با راه اندازی یک آزمایش برای نمونه بالا ادامه دهیم که ببینیم آیا افزایش بودجه بازاریابی درآمد این شرکت تولیدی را تحت تاثیر قرار میدهد؟ در این آزمایش، برنامه های تجاری موجود را گروه 1 و برنامه های افزوده شده تجاری را گروه 2 مینامیم. در پایان، نگرش زمانی (فرضا 2 یا 3 ماه) درآمد گروههای 1 و 2 را اندازه گیری واختلاف نتایج را متوجه میشویم. تا زمانی که گروهها به یک اندازه آمار معنی دار و با اهمیت دارند، ما باید توانایی تکرار این نتایج را داشته باشیم

چهار- یادگیری: یادگیری در کسب دانش جدید، رفتارها،مهارتها، ارزشها، ترجیحات و فهم بما کمک میکند و ممکن است که شامل ترکیب کردن اطلاعات متفاوت نیز باشد

در ادامه، شرکت تولیدی نمونه ما، فرض کنیم که گروه 2 بمراتب بهتر از 1 کارکرد داشته و فرض کنیم که همزمان با افزایش بازاریابی ما، رقبای ما بازاریابی خود را کاهش داده اند، همانگونه که هدف گروه 2 بوده است. اکنون این پرسش پدید میاید که آیا سود افزوده ای که حاصل شده، محصول افزایش بازاریابی ما است یا اینکه رقبای ما بازار خود را کاهش داده اند؟ همگون سازی تمامی اطلاعات و امکانات برای رسیدن به یک تصمیم درست، بسیار مهم است. میتوان اینگونه گفت: در حالیکه دانشمندان از روش ذکر شده بالا برای مدت طولانی استفاده میکنند، تجارت بتازگی از این روش بهرهبرداری میکند. این امر مستلزم یک تعهد قوی و یک رویکرد سیستماتیک برای ایجاد و خلق یک امتحان و یادگیری از محیط پیرامون و از مکانی که مدام در حال امتحان دادن و فراگیری در آن هستیم، است

و در حال متحول شدن به ایجاد افزایش سود برای یک شرکت تولیدی

مترجم: فرشاد سجادی

منبع و برداشت

http://www.articlesbase.com/computers-articles/penetration-into-the-science-of-analytics-3776788.html

Friday, November 18, 2011

نکته 206: تعادل بین انگیزه و خلاقیت

خلاقیت برای خلاقیت! این چیزی است که سالهاست با آن درگیر هستم, و نه فقط برای تمایل بلکه برای اینکه نیازمند آن هستیم. احتمالا بدلایل زیر بدنبال خلاقیت هستیم: گناه, مشغله, نیازهای مالی, برنامه های روزمره زندگی, ...و غیره

همه ما بنوعی مجبور به پرداخت صورتحسابها و سایر مسئولیتهای مالی خود هستیم. کسانی که برای خلاقیت زندگی میکنند مجبور به تلاش بیشتری هستند, چرا که: آنها, بسرعت نیازمند یافتن ایده هایی با پایه های منسجم هستند که این خود مشکل ساز خواهد بود. در اینجا یک سئوال مطرح میشود: انگیزه ما چیست؟...ء

- چه چیزی باعث میشود که پرانگیزه باشیم؟ ما برای رسیدن هر چه ساده تر به اهداف و ایده های خود به داشتن انگیزه خلاقیت نیازمندیم. ولی اگر به خلاقیت در زمانی محدود و تعیین شده نیاز باشد, چه میکنیم؟ این واقعا مشکل است که برای انجام تعهدات و وظایفی که میباید سروقت به اتمام برسانیم, پرانگیزه و باانرژی باقی بمانیم

در مورد اهمیت بررسی سالانه قبلا صحبت شده است و در آنجا, تا در حدامکان, زمان صرف بازتاب کارهای انجام داده, شده است. این کمک میکند که چگونگی حل مشکلات سال گذشته را بیاد آوریم

خودمن (نویسنده) در حال بررسی شش ماه گذشته کارهای انجام شده ام, بودم و باز هم زمان برای اینکار صرف کردم و همین نگاه مجدد, مرا بشدت پرانگیزه کرد. بررسی سالانه همچنین کمک به برنامه ریزیهای بعدی را میدهد و یادآور بازتاب نقش بزرگی برای خلاقیت, در آن هنگام که نیاز است, میشود

این مانند عوض کردن پوشک یک نوزاد است. (یکی از وظایفی که کسی هم تمایلی به انجام آن ندارد) ولی شما برای همیشه مجبور به انجام آن نیستید. و آنگونه که شنیده ام, لذت فرزند داشتن بسیار بیشتر از چیزهایی مانند تعوض پوشک کثیف او است

این نقش (تصویر) بزرگ به ما کمک میکند که جزئیات کوچکتر را با انگیزه بیشتر انجام دهیم. این جزئیات همان تکه های کوچکی از یک پازل بسیار بزرگتر هستند

پس چکار میکنید که هر روز پرانگیزه بمانید؟ آیا دیدن این نقش (تصویر) بزرگ باندازه کافی محرک نیست؟ این فقط منم که در حال فکر کردن با صدای بلند هستم و دوست دارم که تفکر با صدای بلند شما را هم بشنوم


مترجم: فرشاد سجادی

منبع

http://lifedev.net/2010/07/motivation-creativity-balanc/

Saturday, November 12, 2011

نکته 205: راههای شکست

آیا تمایل به شکست خوردن دارید؟ فقط کافی است که این سه مرحله را هر روز تکرار کنید

ویرا روبین (ستاره شناس) میگوید: توانایی استقامت نداشتم! قادر به توقف نبودم! حتی نمیتوانستم رهایش کنم! خیلی مهم بود که شکست، هرگز حتی به حوزه احتمالات هم وارد نشد. هرگز مطمئن نبودم و واقعا اطمینان نداشتم که یکروز بعنوان یک ستاره شناس واقعی کار کنم

یک نقل قول عالی از ویرا روبین که میخواست ستاره شناس شود، درست هنگامی که چنین جاه طلبیهایی برای یک زن جایز نبود. او تلاش کرد که در برنامه فارغ التحصیلی ستاره شناسی پرنستون نام نویسی کند، ولی اجازه ندادند. مدرسه ای دیگر بنام کارنل پیدا کرد و زیر نظر بهترین مغزهای فیزیک زمان خود به تحصیل مشغول شد. در حال حاضر در سن هشتاد و یک سالگی هنوز هم مشغول تدریس است. او نویسنده 114 مقاله پژوهشی است و هنوز هم مینویسد و این شماره در حال افزایش است

چرا بعضی افراد مانند دکتر روبین، مایلند هر کاری برای رسیدن به هدفشان بکنند؟ ولی بسیاری دیگر در اولین فشار و سختی مسیر خود را با بیتفاوتی تغییر میدهند؟

اگر بدانید که شکست میخورید چه میکنید؟ این سئوالی است که مشاوران و سخنرانان انگیزه ساز اغلب میپرسند. خود من (نویسنده) سئوالی که دوست توییتری من، تیم برانسون، که یک مربی و مشاور زندگی است، از مشتریان خود میپرسد را ترجیح میدهم. سئوال او این است: اگر بدانید که حتما و قطعا موفق میشوید چه میکنید؟ با این سئوال همه چیز در ذهن زیر و رو میشود. اینطور نیست؟ فرض موفقیت حتمی بجای حتی اجتناب از شکست. زیرا همانگونه که همه میدانیم : بدون بدست آوردن موفقیت و پیروزی هم میتوان از شکست خوردن اجتناب کرد

پس آنچه که مانع انجام کارهایی را که میخواهید بکنید چیست؟ ترس؟ عدم اطمینان از چگونگی شروع؟ تنبلیهای همیشگی؟ همه ما اینها را تجربه کرده ایم و اطمینان میدهم که هیچکدام از اینها بهانه ای برای یک انسان پرانگیزه نیستند. اگر شما به همان نقطه ای که دکتر روبین رسید و گفت: "قبول شکست، هرگز حتی به حوزه احتمالات هم وارد نشد" برسید، امکان شکست را پشت سر گذاشته اید. و فقط زمان، برای رسیدن به موفقیت و پیروزی لازم است

سه عامل شکست عبارتند از:ء

یک- ترس: شواهد نشان میدهد افرادی که با ترس شروع میکنند بدلیل حس نیاز به آن است. پند و اندرزهای مثبت هم، نه تنها نتیجه ای ندارد بلکه اوضاع را بدتر هم میکند. از آنجایی که این فقط یک مطالعه است و چیزی را ثابت نمیکند، اما نشاندهنده اینستکه وضعیت فقط سیاه و سفید نیست. ترس از اینکه "اگر من شکست بخورم، مردم چه خواهند گفت" واقعا فلج کننده است. اینگونه ترس را نمیتوان با چند جمله "من باندازه کافی اینکار را بلدم" یا "باندازه کافی باهوشم" یا "مردم دوستم دارند" جبران کرد

حال چگونه میتوان بر ترس پیروز شد؟ بوسیله حرکت در درون خود ترس. آمبروس ردمون میگوید: " شجاعت نشاندهنده این نیست که ترس وجود ندارد، بلکه نکته این است که چیزهایی مهمتر از ترسیدن هم وجود دارند." هیچگونه سخن و گفتار سحر انگیز و جادویی یا یک راه میانبر برای عبور از ترس وجود ندارد. ترس همواره با انسان همراه است. این جمله تکراری معمولی "گام اول سختترین مرحله است" را ممکن است شنیده باشید. در واقع درست هم است. ممکن است اینرا باور نداشته باشید ولی هرچه بخواهیم میتوانیم انجام دهیم. احتمالا به تندی و سادگی هم انجام نمیشود. ممکن است که ترس خود را، بجای مبارزه با آن، تقویت کنید، ولی فقط باید تمایل یافتن آن شجاعت درون خود را، بویژه در گام اول، داشته باشید

دو- چگونگی شروع: این یکی هم دشوار است. تا هنگامی که کاری را انجام نداده اید، آشکار است که در آن تجربه ای هم ندارید. بنابراین هنگامی که دیگران بشما میگویند: "شروع کن" و یا "از یک جایی شروع کن، اینقدر فکر کردن نداره!" ولی آندسته از مردم که بیش از حد تمایل به تفکر تحلیلی دارند، فکر میکنند که "بله، اما چگونه؟"

پس چه میتوان کرد؟ چگونه میتوان بر آن پیروز شد؟ حدس من اینست که ( ناشی از تجربه شخصی خودم، نه صحبت با افراد دیگر یا هیچ پژوهش علمی ای) برخی افراد تمایلی به شروع کار ندارند زیرا که هدفشان بیش از حد بزرگ است. هدف بزرگ مانند راه اندازی یک کسب و کار، شامل بسیاری از ارتباطات در مراحل مختلف است که بسیاری از افراد، مدت کمی پس از شروع سرخورده میشوند و دست از آنکار میکشند. این روش غلبه بر مشکل نیست

بعنوان یک هدف بزرگ به آن نگاه نکنید. به مراحل تدریجی آن فکر کنید. بجای اینکه به خودتان بگویید که "امروز روزخوبی برای شروع کار است" بگویید: "امروز روزی خوبی است که یک ساعتی بنشینم و به منافع و نقشه های ذهنی و مهارتهای خودم فکر کنم. آنچه را که واقعا دوست دارم و بلدم پیدا کنم." گامی بسیار مهم و در عین حال امن

من به این مسئله مانند عبور از یک مسیر گدازه های گداخته مینگرم. اکثر مردم نمیخواهند که به انتهای این مسیر گدازه های گداخته خیره شوند. بیشتر متوجه جای پای خود هستند که مطمئن شوند گام بعدی در جایی قرار میگیرد که نسوزند. به مرحله بعدی نگاه کنید، نه به انتهای کار، در نتیجه آنچنان هم دلهره آور نخواهد بود

سه- تنبلی: همینهم که هست بد نیست! واقعا نمیدانم در این مورد چه بگویم؟! البته میتوانم در تناقض با آنچه تا بحال نوشته ام، بگویم: "فقط انجامش بده!" اما این کمی ریاکارانه و مبتذل بنظر خواهد رسید

مطمئناً این را شنیده اید که کسی را مجبور به کاری نمیتوان کرد تا خودش نخواهد. تنبلی هم همینطور است. انسان حرکت نخواهد کرد، مگراینکه ترس از شکست آنچنان زیاد شود که مجبور به حرکت شود

شما مسئول و پاسخگوی احساسات خودتان هستید. برای " احساس تنبلی" کاری نمیتوانید بکنید، اما توانایی کمک به " حرکت کردن" را دارید. من هنوز هم در موقع نوشتن یا چمن زدن تنبلی میکنم. بیشتر مایلم که تلویزیون نگاه کنم یا با همسرم به یک بازی ویدئویی مشغول شوم. تنها تفاوت بین زمان حال و سال گذشته اینست که دیگر اجازه نمیدهم احساساتم بر من پیروز شوند

بنابراین اینها بهترین چیزهایی هستند که باعث شکست شما میشوند. در مورد شما نمیدانم ولی من با اینها روزی چندین بار برخورد دارم. همگی اینها محصول شرایط و جزییات هستند. اگر اجازه دهید که شرایط و جزییات کنترل پاسخها و مسئولیت شما را بدست آوردند، هرگز بر آنها پیروز نخواهید شد. با این حال، اگر حاضر به قربانی شدن برای شرایط و جزییات نیستید، باید به نقطه ای برسید که شکست جایی نداشته باشد، آنگاه شرایط و جزییات فقط مسائلی زودگذر خواهند بود. شرایط، جزییات و احساسات را زیر کنترل خود بگیرید و اجازه ندهید که انها شما را به کنترل درآورند

مترجم: فرشاد سجادی

منبع:

http://lifedev.net/2009/07/want-to-fail-just-repeat-these-3-phrases-daily/


Thursday, November 03, 2011

نکته 204: تفکر بر مبنای شناخت

در عرصه جهان امروز، سه شناسه مهم موفقیت عبارتند از: عزم راسخ، تلاش زیاد و نوآوری. بطور کلی تمرینات کاری به توسعه عزم راسخ و تلاش زیاد در انسان کمک میکند، ولی نوآوری بیش از اینها نیاز دارد و این نیازها تقریبا در هر بخش احساس میشوند، بویژه در مسیر "شهرنشینی بسوی جهانی شدن" و همزمان مدیریتهای حرفه ای دوستدار "سازمانهای ناب و متوسط"، " درجات بالای تعهد"، "رقابت جهانی" و غیره هستند

هر سه شناسه یاد شده در بالا ممکن است که توانایی اصلاح مسیر را نداشته باشند. مثلا امکان دارد که تلاش بیش از حد یک کارمند برای ارتقاء مقام، نتیجه ای نداشته باشد. فرد سخت کوش بنابر تمایل رییس خود، برای اثبات به دیگران، در مقام فعلی باقی بماند. نوآوری هم به همین ترتیب، بویژه در جهان مادیات، باهر تغییری شکل جدیدی میگیرد. معمولا شرکتهای بسیاری، نوآوریهای رقیب را دنبال میکنند

آیا واقعا فقط بدنبال قطع رقابت هستیم؟ هیچکس نمیداند که در کجا این رقابتها تمام میشود. اخیراشاهد شکستهای بیمورد متنوع و نامربوط بوده ایم

بدون شک، چند شرکتی که زودتر شروع کرده اند، منافعی هم بردند، ولی اکثریت در حال مرگ برای هیچند! تاریخ بما آموخته که هند در گذشته و با وجود رقابت کمتر، بهترین وضعیت اقتصادی (بنام پرنده طلایی) را داشت، در ادبیات بهترین بود (وداها بزرگ، اوپادینشادها و غیره) و ...ء

اگرچه رقابت راه را برای نوآوری باز میکند ولی ممکن است که بهترین نتیجه را ندهد. تعالی باعث توسعه بهترین تولیدات و فرآیندها است

طبیعت کامل است. قوانین طبیعت، قرنهاست که بدون تغییر باقی مانده اند. در حالی که انسان همواره وقایع علمی را بروز کرده و تغییر داده است. بنابراین طبیعت متعالی است

نگرش برخی از متخصصان مانند پی تی راوی شانکار، سیتاریست مشهور، اینست که: پیشی گرفتن و برتری یافتن در برخی زمینه ها، نیازی به رقابت ندارد. برتری شگرف و تعالی معطل رقابت نمیشوند

هر فردی با تعالی متولد میشود. این یک هدیه طبیعی برای تعادل در جهان هستی است. در افراد موفق، این تعالی در مرحله مناسب توسط خود شخص یا دیگران شناسایی میشود و بگونه ای شفاف پرورش میابد و در بسیاری موارد دیگر در مراحل مختلف زندگی، از کودکی تا بزرگسالی، کشته میشود

راه حل هرگونه مشکل اینگونه تعریف میشود: شناخت + تحلیلگری = راه حل کامل

بخش تحلیلگری عمدتا به اطلاعات یا داده ها و بر اساس آنچه که امروزه دیجیتالی است، گفته میشود. مانند تهیه یک بشقاب غذای خوشمزه. اگرچه دستورالعمل یکی است، اما طعم غذا، از بد تا به عالی، بستگی به آشپزهای مختلفی دارد که این غذا را درست میکنند

تعالی با یادگیری مفاهیم اساسی بدست میاید. تحصیل نقطه شروع گسترش و توسعه مفاهیم مختلف است که بعدا در زندگی حرفه ای استفاده میشود و این کمک به رسیدن به تعالی در زمان کوتاهتر میکند

آموزشهای بیشتر به شناخت بیشتر منجر میشود که معمولا تنها در یک زمینه متمرکز است، و باعث موفقیت آنی میشود ولی برای موفقیت بلند مدت کارآیی ندارد

توسعه، نشانه واقعی موفقیت است که حتی با یادگیری شناخت مفاهیم اولیه هم امکانپذیر است

تحصیلات کمک به شکل دادن عقل میکند. آموزش نگرشها، ارزشها و باورها را تغییر میدهد. در حالی که، توسعه انعطاف پذیری دراز مدت را فراهم میکند. از نظر مادی، تحصیلات حداقل دستمزد برای بقا، و آموزش آسایش فیزیکی را فراهم میکنند، ولی توسعه، مرحله ای از تعالی است که موفقیت را تضمین میکند

تفکر بر مبنای شناخت، نه تنها به تولید محیط رقابتی کمک میکند، بلکه به انسان میآموزد که برای تولیدات و فرآیندهای عالی چگونه ایجاد رقابت را کنترل کند

اگر با این فلسفه موافق هستید، آنرا اجرا کنید و دنیای بهتری برای خود بسازید

ترجمه: فرشاد سجادی

منبع

http://www.articlesbase.com/motivational-articles/concept-based-thinking-980911.html

Wednesday, November 02, 2011

نکته 203- نوآوری نظام یافته ؛ تریز

،تریز یک روش قدرتمند برای حل خلاقانه مسائل است. هر پروژه اغلب به نقطه ای میرسد که نتیجه بیشتری از مطالعات و تجزیه و تحلیل نصیب آن نمیشود و راه به جلو نامشخص است و پیشرفت مسدود بنظر میرسد. در این حال، گروهی که در پروژه مشغول کار هستند باید برای حل مشکلات بعدی راه حلهای خلاقانه ایجاد کنند

در حال حاضر با روش طوفان ذهنی آشنایی دارید که میتواند به این وضعیت کمک کند. با این حال، هدف این رویکرد که بستگی به شم و دانش گروه دارد، نتایج غیر قابل پیش بینی و تکرار نشدنی است. از طرف دیگر تعداد زیادی از راه حلهای ممکن نادیده گرفته میشوند، فقط بدین دلیل که خارج از تجربه گروه پروژه هستند

روش تریز، یک روش حل مسئله بر اساس منطق داده ها و پژوهشها و نه شم و شهود است. این روش بنا بر دانش و نبوغ مهندسین بسیاری بنا شده که به توانایی خلاقیت راه حلهای مناسب گروه پروژه سرعت میبخشد. بدین ترتیب متد تریز قابلیت تکرار یا پیش بینی و اطمینان به روند حل مشکلات را بوسیله ساخته و الگوهای ریتمیک ویژه خود دارد

تریز چیست

به زبان روسی مخفف "نظریه حل خلاقانه مسائل" است. جی اس آلتشولر و همکارانش در اتحاد جماهیر شوروی سابق، این روش را در بین سالهای 1946 تا 1985 توسعه و گسترش دادند. روش تریز یک روش علمی و بین المللی خلاقیت است که متکی به مطالعه الگوهای مسائل و راه حلها است و نه بر خلاقیت خودبخودی شم و شهودی افراد یا گروهها. مطالعه و تجزیه و تحلیل بیش از سه میلیون الگو، به کشف الگوهایی که به راه حل دستیابی به موفقیت، و پیش بینی مشکلات، منجر شده است و تمام اینها در داخل این روش خلاقانه تدوین شده اند. این روش در حال گسترش و استفاده شرکتهای بزرگ در چندین مسیر موازی است و بصورت فزاینده ای در فرآیندهای "شش سیگما" در مدیریت پروژه و سیستمهای مدیریت ریسک و طرح های نوآوری ساماندهی و سازماندهی رایج است

راه حلهای کلی متد تریز

مطالعات تریز با این فرضیه آغاز شد که اصول کلی خلاقیت مبنای وجود نوآوریهای خلاق و تکنولوژیهای پیشرفته است. ایده این بود که اگر این اصول، شناسایی و تدوین شوند، آنها را میتوان به مردم آموزش داد بطوری که فرآیند خلاقیت را بشکل قابل پیش بینی تری بوجود آورد. خلاصه اینکه امروز در جایی کسی یک مشکل را حل کرده. خلاقیت یعنی: پیدا کردن راه حل و انطباق با آن، یا اشکال مختلف شبیه به آن مشکل

سه عدد از یافته های مهم این روش در 65 سال گذشته بدین شرح است

یک: مسائل و راه حلها در صنایع و علوم تکرار شده اند. با طبقه بندی "تناقض" (که بعدا به آن میپردازیم) در هر شکل، میتوان راه حلهای خلاقانه و خوبی را برای هر مشکل پیش بینی کرد

دو: الگوهای تکاملات فنی در صنایع و علوم تکرار میشوند

سه: نوآوریهای خلاقانه اغلب در خارج از حوزه محدوده اثرات علمی خود استفاده میشوند و توسعه میابند

بخش عمده ای از کارکرد تریز شامل یادگیری این الگوهای تکراری از راه حل مشکلات، الگوهای تکاملات فنی و روشهای استفاده از اثرات علمی است، و سپس استفاده از الگوهای کلی تریز برای مشکل خاصی که وجود دارد

فلوچارت (1): راه حل خاص شما<-- راه حل خاص تریز<-- مشکل کلی تریز<-- مشکل خاص شما

هر پیکان نشاندهنده حرکت از یک مشکل یا راه حل به مرحله بعدی است. پیکانهای اول و دوم تجزیه و تحلیل متد تریز است و پیکان آخر نشاندهنده تفکر شما برای یافتن شباهت نسبی و راه حل خاص برای مشکل خاص خود شماست

در اینجا مشکل خاصی که شما با آن روبرو هستید و تعمیم آن به یکی از مشکلات کلی تریز و از آنجا، شما راه حل کلی مناسب تریز را میابید و سپس چگونگی بکاراندازی مشکل خاصی که با آن مواجه هستید و در انتها، یافتن راه حل خاص برای این مشکل

مثال: بازنمایی قدرتمند این متد در صنعت داروسازی مشاهده شده. با توجه به فلوچارت (1)، یک مشکل خاص بدین شرح بود: در یک فرآیند مهم، نیاز به شکستن دیوارههای سلولی در باکتریها بود، بطوری که هورمون داخل سلولها بتواند برداشت و کشت شود. در آنزمان از یک روش مکانیکی متوسط برای شکستن دیوارههای سلولی استفاده میشد، اما فقط با بازدهی حداکثر 80% ویا کمتر. یک کارآیی عالی و یک راه حل قابل قیاس مورد نیاز بود

مشکل کلی روش تریز در بالاترین سطح، این استکه یک راه حل برای تولید محصول بدون ضایعات بیابد، یک بازده 100%، بدون پیچیدگی اضافه... یکی از الگوهای تکاملی فنآوری که تریز شناسایی کرده اینستکه (میدانهای) انرژی جایگزین اشیاء (دستگاهای مکانیکی) میشوند. برای مثال: استفاده از اشعه لیزر بجای چاقو در جراحی چشم. در این صورت، فراوا درمانی (امواج صوتی که در درمان و جراحی بکار میروند) میتوانند در شکستن دیوارههای سلولی مورد استفاده قرار گیرند، و یا یک آنزیم برای "خوردن" این دیوارههای سلولی میتواند استفاده شود (انرژی شیمیایی). ابتدا بسیار کلی بنظر میرسید، اما این پیشنهادات، پژوهشگران صنعت داروسازی را برای بررسی تمام منابع موجود در این مشکل (سلولها، دیوارههای سلولی، مایعات موجود درون سلولها، چگونگی جنبش این مایعات، تسهیلات پردازش و غیره) راهنمایی کرد و نتیجه این شد که سه راه حل ممکن به یک پتانسیل خوب برای حل این مشکل منجر شد

یک: دیوارههای سلولی میتوانند بوسیله امواج صوتی شکسته شوند (الگوهای تکاملی ، جایگزینی وسایل مکانیکی توسط میدانهای انرژی)...

دو: دیوارههای سلولی میتوانند بوسیله برش وعبور از تسهیلات پردازش شکسته شوند (با استفاده از منابع سیستمهای موجود در راههای مختلف)...

سه: یک آنزیم در مایع درون سلول میتواند دیوارههای سلولی را "بخورد" و باعث آزادسازی و انتشار مواد درون سلول در زمان مناسب شود

هر سه این روشها با موفقیت آزمایش شدند. حداقل هزینه و بالاترین بازدهی، سپس بسرعت در خط تولید قرار گرفتند

حذف تناقضات: یکی دیگر از مفاهیم اساسی در ورای تریز این است که، ریشه بسیاری از مشکلات یک تناقض اساسی است که باعث بوجود آمدن مشکل میشود.( به مثال پایین توجه کنید). در بسیاری از موارد، یک راه حل قابل اعتماد برای حل مشکل، حذف این تناقض است

تریز دو دسته از تناقضات را میشناسد

یک: تناقضات فنی تبادلات مهندسی کلاسیک. حالت ایده آل مورد نظر قابل دسترسی نیست بدلیل اینکه چیز دیگری در این سیستم آن را مانع میشود. بعبارت دیگر، وقتی چیزی بهتر میشود، چیز دیگری میتواند بدتر شود. نمونه های کلاسیک: محصول قویتر میشود (خوب) اما وزن آن افزایش میابد (بد)...سرویس دهی هر مشتری سفارشی میشود (خوب) اما خدمات سیستم پیچیده میشود (بد)... آموزش جامع و گسترده است (خوب) اما کارمندان را از وظایف خود دور میکند (بد) و ...ء

دو: تناقضات فیزیکی. تناقضات "ذاتی" نیز نامیده میشوند. موقعیتهایی است که یک شئ یا یک سیستم متناقض از آن رنج میبرد و صدمه میبیند. مخالف الزامات. نمونه های روزمره فراوانی موجود است: نرم افزار باید پیچیده باشد (دارای شکل ظاهری) اما در عین حال باید ساده باشد ( ساده برای یادگیری)... قهوه باید داغ باشد که لذت نوشیدن داشته باشد، اما بگونه ای که مشتری نسوزد... آموزش باید طولانی باشد (تا کامل شود) اما نه برای همیشه و هر زمان

مثال: مدیریت یک مزرعه لبنیات قادر به خشک کردن فضولات گاو برای استفاده بعنوان کود نبودند چراکه هزینه انرژی بالا رفته بود. آنها با تناقضات فنی بین کود خشک (خوب) و هزینه بالا (بد) مواجه شده بودند. متد تریز، مدیریت مزرعه را به نوعی روش خشک کردن که برای غلیظ کردن آبمیوه استفاده میشود و هیچگونه گرمایش ای نیاز ندارد، هدایت کرد

برخی از ابزارهای متد تریز

راه حلهای کلی تریز در فلوچارت (1) که به آن اشاره شد، در طول مدت 65 سال تحقیقات این شیوه توسعه یافته و به طرق مختلف سازماندهی شده اند. برخی از این روشها ی تحلیلی عبارتند از

نتیجه نهایی ایده آل و آرمان گرایی – مدلسازی کاربردی، تجزیه تحلیل و پیرایش – کشف نقاط بازدارنده (بیشتر شبیه روش راه حل یابی "شش سیگما" بعنوان تجزیه تحلیل و ریشه یابی مسائل)

برخی از این ابزارها که بیشتر قابل تجویز هستند عبارتند از

چهل اصل خلاقانه مسائل – اصول جداسازی – قوانین تکاملات فنی و پیشبینی تکنولوژی – 76 راه حل استاندارد

برای حل هریک از مسائل فنی یک یا تعدادی از این ابزار قابل استفاده هستند

قابل دسترسترین این ابزارها " 40 اصل خلاقانه مسائل " است

چهل اصل خلاقانه مسائل:

این چهل اصل همان اصولی هستند که در بسیاری از زمینه ها بعنوان راه حل برای تناقضات کلی، که سرمنشاء بسیاری از مشکلات هستند، بطور مداوم یافت میشوند. لیست تمامی این چهل اصل را میتوان در اینجا یافت

http://www.triz-journal.com/archives/1997/07/b/index.html

در اینجا فقط تعداد کمی از این اصول و نمونه های آنها و چگونگی استفاده تولید محصولات جدید و خلاقانه ذکر شده اند

اصول و راه حل

تقسیم بندی / تقسیم یک شئ به اجزاء مختلف: بسته بندی جداگانه برشهای پنیر

کیفیت محلی / بسته بندیهای مختلف برای مصارف مختلف: نسخه "بزرگسالان" کتاب هری پاتر

گستردگی جهانی / ساختن یک شئ برای انجام وظایف چندگانه: فروش و پخش شکلات در ظروف شیشه ای با درپوش که میتوانند پس از مصرف برای نوشیدن نیز استفاده شوند

یک شکل دیگر / تغییر شکل یا جهتدهی مجدد به شئ: بطریهای سس کچاپ قابل فشردن که بروی درب خود میایستند

استفاده از تریز

بهترین روش یادگیری و اکتشاف تریز، شناسایی مشکلی است که هنوز بصورت موثر و راضی کننده ای حل نشده است. سعی کنید که با استفاده از فهرست چهل اصل حل مسائل و ابزار موجود، سرچشمه تناقضات را بیابید. این سایت بشما کمک میکند

www.triz-journal.com

مطالب این مقاله بوسیله گروه متخصص متد تریز تهیه شده است؛ تدوین: کتی بری. مدیریت تدوین: دکتر الن دامب. سردبیر: دکتر مایکل اس اسلاکام

برداشت و ترجمه : فرشاد سجادی

منبع:

http://www.mindtools.com/pages/article/newCT_92.htm