برخی از محققان چک لیستی مفیدی از عوامل موثر بر تفکر خلاق را ارائه داده اند. اما آنچه مهم است یافتن اصولی است که در زیر این عوامل نهفته است. اصول تفکر خلاق، قوانین پذیرفته شده ای هستند که نحوه تفکر و رفتار ما را راهبرد می کنند. به محض اینکه این اصول را درک کنیم، می توانیم از این دانش برای افزایش مهارت های تفکر خلاق خود استفاده کنیم.
اصول تفکر خلاق شبیه تابلوهایی هستند که در طول یک راه قرار گرفته و پیشرفت ما را به سوی مقصد ممکن می سازد، اما این تابلوها (اصول تفکر خلاق) مقصد ما نیست. آنچه رخ می دهد مجموعه ای از تابلوها (اصول تفکر خلاق) است که بر خلاقیت ما اثرگذار است. ما این اصول را به دو دسته تقسیم می کنیم : اصول "ایده زا" و اصول "عادت زدا". وقتی این اصول را درک کنیم و از آنها به صورت موثری استفاده کنیم، ما در راه افزایش مهارت های تفکر خلاق قرار گرفته ایم.
اصول ایده زا:
افراد، چه خلاق باشند یا نه، هنگامی که ایده ای را تولید می کنند از یکی از چهار اصل زیر استفاده کرده اند:
الف- پیش قدمی و انعطاف پذیری و ب- پذیرش ایده بدون در نظر گرفتن منبع آن ج- رسیدن به ایده برای حل مسئله جاری د- تلاش برای ایده جدید به علت قابل قبول نبودن ایده های موجود
الف – پیش قدمی و انعطاف پذیری به معنی رسیدن به ایده خارج از اطلاعات موجود است. این همچنین توانایی هدایت دیگران به سوی ایده های راهبردی علی رغم موقعیت متفاوتشان است. پیش قدمی و انعطاف پذیری اگر چه، الزاماً به معنی تغییر نیست اما فهم عمیق تر از چرایی کاری است که انجام می دهیم.
ب- آمادگی ما را برای افزایش دریافت ایده زیاد می کند. آمادگی شامل تعهد به افزایش اطلاعات از طریق مطالعه، شنیدن، گفتگو و در میان گذاشتن اطلاعات است، جدای از اینکه آیا این اطلاعات مسئله جاری ما را حل می کند یا نه، پذیرش اینکه اگر آن اطلاعات مسئله ما را حل نکند، احتمالاً می تواند مسئله دیگری را حل کند. سه تکنیکی که ما را برای دریافت ایده های جدید آماده می کند عبارتند از :
1) صحنه آرایی
- شناخت عادت ها و تلاش برای غلبه کردن بر آنها
- شک به مفروضات
- تعیین صورت مسئله و نوشتن آن به چند شکل مختلف
- شناخت کلماتی که ایده ها را از بین می برد
- انجام رفتار خلاقانه
- کاهش ریسک
- جستجو برای یافتن بیش از یک جواب به مسائل
2) عزم
یک ایده در اثر تفکر آگاهانه، متمرکز و شدید ایجاد می شود. شما باید نسبت به فهم برخی واقعیات، حل مسئله، تحقق یک هدف یا درک دقیق آنچه بدان می اندیشید، متعهد باشید. تعهد شما این است که برای کارهای روزمره ایده ها و نگرش های جدید بیابید. وظیفه شما این است که چالش ایجاد کنید. ایده های خلاقانه اغلب از تغییر 180 درجه در مواضع محکم، ایجاد می شود.
3) اشباع
تحقیق کنید، تحقیق کنید و تحقیق کنید. ذهن خود را از داده های گوناگون اشباع سازید. این کاری سخت و طاقت فرساست. تحقیق موشکافانه اساس تفکر خلاق است. تجربیات بخشی از تحقیقات است. برای دریافت ایده ها با کسانی گفتگو کنید که سال ها در موضوع تحقیق کرده اند. آنها می توانند بیشترین اطلاعات مرتبط را بدهند.
نگرش توماس ادیسون نسبت به مسائل، مثال خوبی از غرقه سازی است. او گفت " من بیشتر شبیه یک اسفنج هستم تا یک مخترع". هنگامی که او می خواست موضوعی را کشف کند، ابتدا او تحقیق می کرد که محققان دیگر در مورد موضوع چه گفته اند. سپس او از تجارب و مطالعات دیگران، اطلاعات جمع آوری می کرد. این تنها نقطه آغاز او برای برخورد با مسائل بود.
ج- تولید به معنی ایجاد ایده است. به ظاهر این کار به اندازه آمادگی، کار نمی برد اما نیاز به یک تلاش صبورانه دارد. تولید ایده شامل اجازه دادن به ذهن برای کشف جهت های جدید، درگیر کردن ذهن ناخودآگاه، شنیدن نجواهای اشراقی، گفتن "آها" که راه حلی را برای مسئله بیان می کند و دیدن راه حل هاست.
1) تفکر واگرا، مفهومی کلیدی در تولید ایده است که به ذهن اجازه می دهد در بیرون از چارچوب های خود تحمیلی پرسه بزند. کنجکاوی خود را درگیر کنید و به نتایج جدید برسید. اطلاعات خود را دنبال کنید و ببینید که چه چیزهایی کشف می کنید.
2) ضمیر ناخودآگاه انباری است که تمام آنچه که در تمام عمر یادگرفته ایم و تجربه کرده ایم را در خود نگه می دارد. به طریق شگفت انگیزی، ضمیر ناخودآگاه برای تولید ایده یا مفاهیم جدید از مفاهیم موجود استفاده می کند. ضمیر ناخودآگاه، جدای از حواس ما مشغول فعالیت است. وقتی به موضوعات دیگر توجه داریم، ممکن است ضمیر ناخودآگاه جواب برخی از سوالات ما را بدهد. رمز استفاده از ضمیر ناخودآگاه در توجه مضاعف به یک موضوع و سپس رها کردن آن است. در این زمان به دیگر کارهای خود مشغول شوید و از مسئله فاصله بگیرید و اجازه دهید ضمیر ناخودآگاه به آن مشغول باشد.
3) اشراق ناشی از بینش خلاقانه است که از ضمیر ناخودآگاه در طی پرداختن به یک مسئله حاصل می شود. راه های خاصی وجود دارد که به وسیله آن می توانید جرقه های اشراقی را افزایش دهید. انتظاری خاموش داشته باشید. درهای ذهن تان را باز بگذارید. ایمان داشته باشید که ایده ای که بدان نیاز دارید به سوی شما خواهد آمد. ایده های را سریع رد نکنید و یا برخورد تبعیض گرایانه نداشته باشید. موانع نقد را کنار بگذارید. آزادانه ایده های تان را دنبال کنید. به محض اینکه ایده ای به ذهنتان رسید آن را یادداشت کنید. بسیاری از ایده ها برای همیشه از بین می رود برای اینکه مردم به حافظه خود اعتمادی بیش از حد دارند؛ همانطور که ضرب المثلی چینی می گوید قوی ترین حافظه ها از یادداشتی کم رنگ ، ضعیف تر است.
4) تصور در تولید ایده از اشکال، فرم ها و یا مدل ها مفید است. تصور شامل دو قدم است : ابتدا دیدن تصویر ایده است. دوم راهبرد تخیل است. تصور از چیزی شروع می شود که شما آن را دیده اید. سپس می توانید آن را به یک ایده خلاقانه تبدیل کنید. با تمرین، می توانید تصاویر ذهنی تان را راهبرد کنید.
د- اعتبارسنجی زمانی است که شما اعتبار یک ایده جدید را بررسی می کنید که آیا مناسب هست یا نه. هر ایده ای نیاز به اعتبار سنجی دارد. این موضوع نیاز به تفکر همگرا دارد. تفکر همگرا ما را به سوی دانش، تصمیم گیری و ارزیابی سوق می دهد؛ آزمون ایده ها و انجام آزمایش ها.
اعتبار سنجی شامل ثابت کردن و تایید کردن ایده هاست. بدیهی است اعتبارسنجی باید در انتهای فرایند تفکر خلاق باشد زیرا قضاوت کردن و رد کردن در مرحله آماده سازی و یا تولید می تواند منجر به قطع جریان خلاقیت گردد. کسانی که جریان خلاق را در ذهنشان قطع می کنند، می گویند "من نمی توانم"، "من موفق نخواهم شد" یا "این غیرممکن است".
هنگام ارزیابی ایده ها متوجه می شوید که چه احتمالاتی پیش روی شماست. ایده هایی که به آن توجهی نداشتید یا حتی به آن خندیدید، ممکن است ایده ای را برای حل یک مسئله تداعی کند. ایده ای که در ابتدا غیر عملی به نظر می رسد ممکن است راهی برای حل یک مسئله باز کند.
شما ایده های خامی را خواهید یافت که اگر پرداخت شود، کاربردی خواهد شد و یا ایده های وحشی را خواهید یافت که اگر اهلی شود می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این مرحله برخی از ایده ها کنار گذاشته خواهد شد اما بقیه ارزشمند خواهند بود.
منبع
http://www.waybuilder.net/sweethaven/Humanities/CriticalThinking/CritThink01.asp?uNum=1&iNum=0102
اصول تفکر خلاق شبیه تابلوهایی هستند که در طول یک راه قرار گرفته و پیشرفت ما را به سوی مقصد ممکن می سازد، اما این تابلوها (اصول تفکر خلاق) مقصد ما نیست. آنچه رخ می دهد مجموعه ای از تابلوها (اصول تفکر خلاق) است که بر خلاقیت ما اثرگذار است. ما این اصول را به دو دسته تقسیم می کنیم : اصول "ایده زا" و اصول "عادت زدا". وقتی این اصول را درک کنیم و از آنها به صورت موثری استفاده کنیم، ما در راه افزایش مهارت های تفکر خلاق قرار گرفته ایم.
اصول ایده زا:
افراد، چه خلاق باشند یا نه، هنگامی که ایده ای را تولید می کنند از یکی از چهار اصل زیر استفاده کرده اند:
الف- پیش قدمی و انعطاف پذیری و ب- پذیرش ایده بدون در نظر گرفتن منبع آن ج- رسیدن به ایده برای حل مسئله جاری د- تلاش برای ایده جدید به علت قابل قبول نبودن ایده های موجود
الف – پیش قدمی و انعطاف پذیری به معنی رسیدن به ایده خارج از اطلاعات موجود است. این همچنین توانایی هدایت دیگران به سوی ایده های راهبردی علی رغم موقعیت متفاوتشان است. پیش قدمی و انعطاف پذیری اگر چه، الزاماً به معنی تغییر نیست اما فهم عمیق تر از چرایی کاری است که انجام می دهیم.
ب- آمادگی ما را برای افزایش دریافت ایده زیاد می کند. آمادگی شامل تعهد به افزایش اطلاعات از طریق مطالعه، شنیدن، گفتگو و در میان گذاشتن اطلاعات است، جدای از اینکه آیا این اطلاعات مسئله جاری ما را حل می کند یا نه، پذیرش اینکه اگر آن اطلاعات مسئله ما را حل نکند، احتمالاً می تواند مسئله دیگری را حل کند. سه تکنیکی که ما را برای دریافت ایده های جدید آماده می کند عبارتند از :
1) صحنه آرایی
- شناخت عادت ها و تلاش برای غلبه کردن بر آنها
- شک به مفروضات
- تعیین صورت مسئله و نوشتن آن به چند شکل مختلف
- شناخت کلماتی که ایده ها را از بین می برد
- انجام رفتار خلاقانه
- کاهش ریسک
- جستجو برای یافتن بیش از یک جواب به مسائل
2) عزم
یک ایده در اثر تفکر آگاهانه، متمرکز و شدید ایجاد می شود. شما باید نسبت به فهم برخی واقعیات، حل مسئله، تحقق یک هدف یا درک دقیق آنچه بدان می اندیشید، متعهد باشید. تعهد شما این است که برای کارهای روزمره ایده ها و نگرش های جدید بیابید. وظیفه شما این است که چالش ایجاد کنید. ایده های خلاقانه اغلب از تغییر 180 درجه در مواضع محکم، ایجاد می شود.
3) اشباع
تحقیق کنید، تحقیق کنید و تحقیق کنید. ذهن خود را از داده های گوناگون اشباع سازید. این کاری سخت و طاقت فرساست. تحقیق موشکافانه اساس تفکر خلاق است. تجربیات بخشی از تحقیقات است. برای دریافت ایده ها با کسانی گفتگو کنید که سال ها در موضوع تحقیق کرده اند. آنها می توانند بیشترین اطلاعات مرتبط را بدهند.
نگرش توماس ادیسون نسبت به مسائل، مثال خوبی از غرقه سازی است. او گفت " من بیشتر شبیه یک اسفنج هستم تا یک مخترع". هنگامی که او می خواست موضوعی را کشف کند، ابتدا او تحقیق می کرد که محققان دیگر در مورد موضوع چه گفته اند. سپس او از تجارب و مطالعات دیگران، اطلاعات جمع آوری می کرد. این تنها نقطه آغاز او برای برخورد با مسائل بود.
ج- تولید به معنی ایجاد ایده است. به ظاهر این کار به اندازه آمادگی، کار نمی برد اما نیاز به یک تلاش صبورانه دارد. تولید ایده شامل اجازه دادن به ذهن برای کشف جهت های جدید، درگیر کردن ذهن ناخودآگاه، شنیدن نجواهای اشراقی، گفتن "آها" که راه حلی را برای مسئله بیان می کند و دیدن راه حل هاست.
1) تفکر واگرا، مفهومی کلیدی در تولید ایده است که به ذهن اجازه می دهد در بیرون از چارچوب های خود تحمیلی پرسه بزند. کنجکاوی خود را درگیر کنید و به نتایج جدید برسید. اطلاعات خود را دنبال کنید و ببینید که چه چیزهایی کشف می کنید.
2) ضمیر ناخودآگاه انباری است که تمام آنچه که در تمام عمر یادگرفته ایم و تجربه کرده ایم را در خود نگه می دارد. به طریق شگفت انگیزی، ضمیر ناخودآگاه برای تولید ایده یا مفاهیم جدید از مفاهیم موجود استفاده می کند. ضمیر ناخودآگاه، جدای از حواس ما مشغول فعالیت است. وقتی به موضوعات دیگر توجه داریم، ممکن است ضمیر ناخودآگاه جواب برخی از سوالات ما را بدهد. رمز استفاده از ضمیر ناخودآگاه در توجه مضاعف به یک موضوع و سپس رها کردن آن است. در این زمان به دیگر کارهای خود مشغول شوید و از مسئله فاصله بگیرید و اجازه دهید ضمیر ناخودآگاه به آن مشغول باشد.
3) اشراق ناشی از بینش خلاقانه است که از ضمیر ناخودآگاه در طی پرداختن به یک مسئله حاصل می شود. راه های خاصی وجود دارد که به وسیله آن می توانید جرقه های اشراقی را افزایش دهید. انتظاری خاموش داشته باشید. درهای ذهن تان را باز بگذارید. ایمان داشته باشید که ایده ای که بدان نیاز دارید به سوی شما خواهد آمد. ایده های را سریع رد نکنید و یا برخورد تبعیض گرایانه نداشته باشید. موانع نقد را کنار بگذارید. آزادانه ایده های تان را دنبال کنید. به محض اینکه ایده ای به ذهنتان رسید آن را یادداشت کنید. بسیاری از ایده ها برای همیشه از بین می رود برای اینکه مردم به حافظه خود اعتمادی بیش از حد دارند؛ همانطور که ضرب المثلی چینی می گوید قوی ترین حافظه ها از یادداشتی کم رنگ ، ضعیف تر است.
4) تصور در تولید ایده از اشکال، فرم ها و یا مدل ها مفید است. تصور شامل دو قدم است : ابتدا دیدن تصویر ایده است. دوم راهبرد تخیل است. تصور از چیزی شروع می شود که شما آن را دیده اید. سپس می توانید آن را به یک ایده خلاقانه تبدیل کنید. با تمرین، می توانید تصاویر ذهنی تان را راهبرد کنید.
د- اعتبارسنجی زمانی است که شما اعتبار یک ایده جدید را بررسی می کنید که آیا مناسب هست یا نه. هر ایده ای نیاز به اعتبار سنجی دارد. این موضوع نیاز به تفکر همگرا دارد. تفکر همگرا ما را به سوی دانش، تصمیم گیری و ارزیابی سوق می دهد؛ آزمون ایده ها و انجام آزمایش ها.
اعتبار سنجی شامل ثابت کردن و تایید کردن ایده هاست. بدیهی است اعتبارسنجی باید در انتهای فرایند تفکر خلاق باشد زیرا قضاوت کردن و رد کردن در مرحله آماده سازی و یا تولید می تواند منجر به قطع جریان خلاقیت گردد. کسانی که جریان خلاق را در ذهنشان قطع می کنند، می گویند "من نمی توانم"، "من موفق نخواهم شد" یا "این غیرممکن است".
هنگام ارزیابی ایده ها متوجه می شوید که چه احتمالاتی پیش روی شماست. ایده هایی که به آن توجهی نداشتید یا حتی به آن خندیدید، ممکن است ایده ای را برای حل یک مسئله تداعی کند. ایده ای که در ابتدا غیر عملی به نظر می رسد ممکن است راهی برای حل یک مسئله باز کند.
شما ایده های خامی را خواهید یافت که اگر پرداخت شود، کاربردی خواهد شد و یا ایده های وحشی را خواهید یافت که اگر اهلی شود می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در این مرحله برخی از ایده ها کنار گذاشته خواهد شد اما بقیه ارزشمند خواهند بود.
منبع
http://www.waybuilder.net/sweethaven/Humanities/CriticalThinking/CritThink01.asp?uNum=1&iNum=0102
ادامه دارد