
با اینحال، احساس
من از تفکر انتقادی مشخص تر است؛ این بستگی به پرسشگری و جستجو که توسط یک حس قوی که
وقایع را همه جانبه بررسی میکند، دارد. من تمایل دارم که دانشجویان ببینند که وقایع
را هنگامی بهتر درک میکنند که واقعیات، نظریه ها و شیوه های تنش را با جایگزینها، تثبیت
کرده اند. در این سطح، تفکر انتقادی نباید به رد محاسبات معمولی دانشجویان بستگی داشته
باشد، بلکه آنها باید مجبور به حرکت از طریق شبهات و تردیدات باشند. دانش آنها، حداقل
برای مدت کوتاهی، ناپایدار و بی ثبات میشود، هرآنچه که پا برجاست نمیتواند مستجاب گردد
دانشجویان دیگر
نمیتوانند انتظار داشته باشند که اگر صبر کنند، معلم نتیجه گیری کامل و مطلوب را انجام
میدهد، بلکه در عوض، باید بخش بزرگی از مسئولیت برای آموزش خود را بعهده گیرند. بناچار،
نگرانیهایی مبنی بر اینکه میباید پاسخگوی شرایط جدید باشند، برایشان بوجود میآید، درجایی
که معلم دیگر نمیتواند بعنوان داور نهایی نقشی در موفقیت آنها عمل کند
سطح بالایی از
تفکر انتقادی ممکن است هنگامی رخ دهد که دانشجویان در حال تجربه کردن این اضطراب و تلاش در بدست آوردن اعتماد
بنفس در مقابله با شبهات و ابهامات هستند
پیشرفت بعنوان
یک متفکر انتقادی، مثل سفر به سرزمین ناشناخته ها است، جایی که شامل ریسک کردن، بازکردن
پرسشها و ایجاد تجارب بیشتر است، در ابتدا میتواند اینگونه تکمیل گردد و سپس، نیاز
به پشتیبانی و ببار آوردن تغییرات شخصی و حرفه ای است
مشابه همین حالات
هم برای دانشجویان شیوه انعکاسی وجود دارد، ریسک و تجربه کردن در قراردادن ایده ها
بسمت تمرین و کارکرد و سپس، برداشت از نتایج و تجدید نظر در روشهای خود را اساس کار
قرار دادن
تفکر خلاق درباره
ایجاد و خلق ایده ها، اقدامات، راه حلهای جایگزین، بررسی راههایی برای مقابله با مشکلات
پیچیده و درهم ریخته و مبهم، ایجاد ارتباطات جدید و دیدن چگونگی همه جانبه توانایی
وقایع که میتوانند فرمولهای جایگزینی در تنش با ایده ها و روشهای قبلی باشند
مترجم: فرشاد
سجادی
منبع:
http://cct.wikispaces.umb.edu/Booklet
No comments:
Post a Comment