اینها شش اصل تلاش در زندگی من هستند، خلاصه نسخههای که برای من کاربرد داشتهاند. هرگاه که این نسخهها را دنبال میکنم، بهترین نتایج و احساس شادی و رضایت را به دست میآورم و هرگاه که احساس خوبی ندارم، با استفاده از این نسخهها بسرعت به احساس خوب خودم باز میگردم و از آنجا که اینها برای من کاربرد خوبی داشتهاند فکر کردم که برای شما هم میتواند مفید باشد.
اصل ۱: احساس خوب
بهرهوری شخصی زمانی معنا دارد که شما از کارهای خود لذت ببرید. اگر اینطور نباشد هیچیک از مسائل گفته شده مهم نخواهد بود. بهرهوری شخصی یک مسئله ذهنی است: احساس انجام کاری که به باور شما مهم است و انجام آن کار شما را خوشحال میکند و نه به عنوان اینکه روزتان را پر کنید.
برای من قأعده خوب اینست که در آخر روز احساس خستگی کنم، بله خستگی اما از جهت خوب آن، این خستگی با خستگی از وقت تلف کردن فرق دارد. از این خستگی احساس غرور به ما دست میدهد که انرژی خود را صرف کارهای مهم کرده ایم و به امید فردایی دیگر به رختخواب میرویم. با نظر من این نهایت بهرهوری شخصی است.
چگونگی عملکرد این اصل:
ارزیابی کوتاه یک دقیقهای در پایان روز که چه کردهاید. آیا وقت و انرژی خود را صرف کارهای مهم کردهاید؟ و در این یک دقیقه اهداف خود را فراموش کنید و فقط به مسیر راه توجه داشته باشید.
پس از این همه اگر فقط فکر میکنید که روز خود را میخواهید هدر دهید، چرا باید بهرهوری شخصی داشته باشید؟
اصل ۲: ادامه حرکت
ادامه حرکت مهمتر از تعیین اهداف است. میدانم که این عکس شعارهایی است که همه جا دیدهاید ولی برای من عملکرد داشته است. رفتن به دنبال اهداف بزرگ همیشه برای من دست و پا گیر بوده و بیشتر نگرانم میکند تا کمک کند. در حال حاضر برای من تفکر مدام درباره تکامل زندگی و از مراحل پله به پله به آن رسیدن مهم است. بهبود مستمر و تغییرات با گامهای کوچک. مطمئناً این که در یک جهت کلی حرکت کنید عالی است اما وسواس بیش از حد به آن خوب نیست، شرایط تغییر میکنند و شما هم همراه شرایط تغییر میکنید. با هر گام به پیش شما یاد میگیرید و جهت خود را تصحیح میکنید.
چگونگی عملکرد این اصل:
- بررسی روزانه و هفتگی کارها: ارزیابی کارهای روزانه و اطمینان خاطر از توصیف گامهای بعدی.
- از خود بپرسید: چگونه امکان شکست در برداشتن یک گام کوچک وجود دارد؟ این یکی از محبوبترین سوالات من است. (که از کتاب یک گام کوچک میتواند زندگی را تغییر دهد، یاد گرفتم). من این سوال را هر روز از خود هنگام بررسی کارهایم میکنم. این سوال تنبلی را در هم میشکند و به شما انرژی برای ادامه مسیر میدهد
اصل ۳: گسترش تعادل پذیری
ما به تعادل، بین کار و سرگرمی، مشغولیت و استراحت، خلاقیّت و تفریح، نیاز مندیم. در بهرهوری، اوقات کار و فراغت را باید جدی بگیریم، حتی اگر ساعات طولانی و با انرژی و انگیزه کار میکنیم، استراتژی بلند مدت اثر گذار اینست که احساس اشتیاق و تعادل پذیری را در هنگام استراحت هم داشته باشیم. همچنین تعریف و مرز روشنی را بین کار و استراحت بشناسیم. زمان کار، کار و زمان استراحت، استراحت کنیم، و هرگاه این را فراموش کنیم، نه درست کار کرده ایم و نه درست استراحت.
چگونگی عملکرد این اصل:
دو ابزار که در اصول قبل هم کاربرد داشتهاند در اینجا نیز مهمند:
- فهرست "کارهایی که انجام خواهم داد". به محض اینکه این لیست تهیه شد من باید در مقابل کارهای بیشتر مقاومت کنم. اعتراف میکنم که به خصوص زمانی که انرژی بیشتر دارم، علاقه مندم که کارهای بیشتری انجام دهم. ناگفته نماند که همیشه بعد از آن پشیمان میشوم که چرا در زمان مناسب کار کردن را متوقف نکردم در نتیجه تعادل را رعایت نکردم.
- جعبه زمان. کمک به هماهنگی کارها و روشن شدن زمان کار و فراغت میکند.
اصل ۴: احترام به تعهدات
بهرهوری شخصی بدین معنا نیست که روزمان را از مسائل انباشته کنیم. این موقیعتی است که گاهی برای من اتفاق میافتد و مطمئنم که برای شما هم اتفاق افتاده است. بعضی روزها ما وظایف بسیاری را یاد داشت میکنیم که از عهده همه آنها بر نمیایم و همواره نگران کارهای انجام نشده هستیم. احساس بهرهوری شخصی بستگی به کمیت و تعداد کارهای روزانه ندارد بلکه به چگونگی انجام تعهدات مان و احترام به کارهای تعیین شده است. در تلاش انجام کارهایی باشیم که از قبل بخود و یا دیگری تعهد دادیم. وظایفی که انجام نشده باقی میمانند همواره باعث ناراحتی ما خواهند بود، حتی اگر در طول روز کارهای دیگری را انجام داده باشیم، آنها همیشه مدّ نظر ما هستند و در مورد آنها احساس بد خواهیم داشت. قبل از اینکه کارهای بیشتری را بخواهیم انجام دهیم، مطمئن شویم که کارهایی که به خود و دیگری قول داده ایم را انجام داده ایم. در باره آنها روشن و واضح باشید، آنهایی را که مطمئن نیستیم بخود قول انجام دادنشان را ندهیم و آنهایی را که میتوانیم به اتمام برسانیم.
چگونگی عملکرد این اصل:
- از فهرست "انجام خواهم داد" استفاده کنید. این لیست را جایگزین اهداف زیادی که قادر به انجام آنها نیستید، کنید. این نه تنها لیست کوتاه تری از کارهای روزانه شما است بلکه پیشرفت روزانه شما را هم بیشتر میکند و احساس خیلی خوبی در انجام صد در صد کارهای پیش بینی شده، به شما میدهد.
اصل ۵: تمرکز به توجه
همانگونه که اصل قبلی به تخصیص زمان برای مسائل مهم داشت، این یکی در مورد چگونگی توانایی صرف زمان شما است. خیلی اوقات به نظر میرسد که ما نمیتوانیم تمرکز کنیم. حتی اگر به اهمیت آن واقف باشیم. تنبلی و تعویق اجازه نمیدهند که ما حواسمان را جمع کنیم، اینها موانع وحشتناکی هستند، حتی برای انسانهای بسیار مصمّم و جدی. گسترش یک استراتژی برای غلبه بر تنبلی و حواس پرتی، برای حداکثر بهرهوری، ضروری است.
چگونگی عملکرد این اصل:
از زمان بندی استفاده کنید. زمان بندی روشی است که من روزانه از آن برای غلبه بر تعویق استفاده میکنم و اینگونه به نتیجه کامل و بدون نقص میرسم. درک آن ساده است: موانع زمانی وظایف و کار را از بین ببرید، اما اجازه ندهید که سادگی درک مسئله شما را اغفال کند. شما واقعاً باید اثر تلاش غلبه بر تنبلی را امتحان کنید و حواس خود را متوجه کاری که باید انجام شود کنید.
اصل ۶: اختصاص زمان
مهم نیست که چقدر توانایی و استعداد داشته باشیم. توهم است اگر فکر کنیم که همه کارها را میتونیم انجام دهیم. ضربالمثل مورد علاقه من در این مورد اینست: ما توانایی انجام هر کاری را داریم اما نه همه کارها را. ما در هر لحظه با بینهایت امکانات مواجه میشویم. واقعاً کاری انجام نمیدهیم! اما آزادی انجام کاری که خودمان آنرا انتخاب میکنیم واقعاً برایمان اهمیت دارد. این انتخابها در بنیادیترین سطوح خود همیشه مستلزم صرف زمان و وقت هستند. ارزش دستاوردهای ما در درجه اول تعیین زمانی است که ما در آنها گذاشته ایم. نیاز ما آگاهی روزانه در صرف شجاعانه زمان در مسائل بی اهمیت است.
چگونگی عملکرد این اصل:
از بودجه صرف زمان استفاده کنید. بودجه زمان توصیف تقسیم زمان برای اهداف قابل اهمیت شما است. درست مثل بودجه مالی ولی برای زمان. تضمین کننده اینست که شما برای مسائل بی ارزش وقت زیادی تلف نخواهید کرد.
مترجم : فرشاد سجادی
منبع :
No comments:
Post a Comment