به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Sunday, February 12, 2012

نکته 218- ده نکته برای حل بهتر مسائل


جای تعجب نیست که حل مسائل و مشکلات، بخش بسیار بزرگی از موفقیت در تجارت برای مدیران تجاری است. برخی از مدیران تجاری در مدیریت مسائل، شکوفا میشوند و برخی دیگر هم تغییر زیادی نمیکنند. اما چه عاملی باعث موفقتر شدن یک مدیر نسبت به دیگری میشود؟ اتخاذ تکنیکهای خاص، مشاوران بهتر و یا کارمندان وظیفه شناس تر؟ در واقع، ترکیبی از همه اینها، با تکیه بسیار قوی بروی تمرکز. توانایی تمرکز بروی مسائل و هر آنچه که بدنبال دارند، و نه چیزی بیشتر یا کمتر. مسائلی که تنها نیاز به راه حل از طریق تفکر عینی و واقع بینانه دارند. در اینجا ده نکته که بسیاری از مدیران تجاری بمنظور حل مسائل استفاده میکنند، معرفی میشوند
یک- باور داشتن: "مشکل روند است و نه افراد." 85% از خدمات، کیفیت و مشکلات بهره وری مستقیما به طراحی و مدیریت فرآیند تجارت مربوط است. مدیران خوب میدانند که چگونگی نگاه به تغییر روال مهمتر از تغییر افراد برای پیشرفت است
دو- گوش دادن: به افرادی که برای شما، با شما و یا حتی علیه شما کار میکنند. مدیران خوب میدانند که دیدگاههای چندگانه به مسائل و مشکلات وجود دارند. آنها تلاش میکنند که به تمامی آنها دقیقا گوش فرا دهند و آنها را بخوبی درک و سپس بهترین ها را انتخاب کنند
سه- بکارگیری قانون 20 / 80 (قانون پاراتو): این قانون همان توانایی کاربردی را که برای فروش دارد برای حل مسائل هم دارا است. برای نمونه: "20% تلاش برای فروش، تولید 80% فروش میکند." مدیران تجاری کارآمد همواره این سئوال را از خود میپرسند: "چه چیزی واقعا در اینجا مهم است، در کجا باید وقت برای حل این مشکل گذاشته شود؟"ء
چهار- استفاده از اطلاعات: مدیران تجاری به قدرت نظرات و اطلاعات روایتی این و آن کاملا آگاه هستند. آنها همچنین، پذیرای هرگونه تلاش برای حمایت از هرگونه پیشنهاد و اطلاعات هرچه بیشتر هستند. آنها میدانند که تصمیمات درست و خوب بر پایه و اساس اطلاعات صحیح میباشند
پنج- تولید ایده از طریق دیگران: مدیران تجاری بهترین نتایج را از افرادی که با آنها کار میکنند، بدست میآورند. آنها میدانند که ایده های بزرگ از کسانی که انجام دهنده کار هستند، مثل فروشندگان و مشاوران قابل اعتماد بدست میآیند. مدیران خوب همواره بدنبال راه حلهای متعدد و فرصتهای مناسب برای حل مشکلات هستند
شش- درک مشتری: به اندازه کافی گفته شده!ء
هفت- برنامه ریزی و هشت- اجرای برنامه ریزی: این دو در کنار هم، به ویژه برای حل مشکلات پیجیده قرار دارند. حل مشکلات نیاز به نظم همراه با روش خوب دارد. البته که موشک درست کردن نیست ولی حل مسائل پیچیده نیاز به مقدار مشخصی از علم مدیریت دارد، که میتوان بسادگی با بکارگیری یک حس مشترک با برنامه ای دنباله دار، مشکل را حل کرد. برای نمونه: 1- تعریف مشکل 2- تجزیه و تحلیل مشکل 3- گسترش جایگزینی 4- انتخاب و برنامه ریزی یک راه حل 5- اجرای راه حل 6- بررسی و تنظیم. البته مواقعی وجود دارند که حل مشکلات و اساس تصمیم گیریها به جرات و شجاعت انسان بستگی دارد، که در زمان خود باید انجام پذیرند. اما خودتان را گول نزنید، زمانی که امکان پذیر است، باید از فرآیند راه حلهای واقعی و عینی مشکلات استفاده شود
نه- تمرکز به روی نتایج: مدیریتهای موفق، علائم را از مشکلات بسرعت تشخیص میدهند و روی عقاید در مقابل واقعیات و یا روش در مقابل اصل، متوقف نمیشوند. آنها علل ریشه ای مشکلات را جستجو میکنند و بدنبال نتایج جامع و راه حلهای کوتاه و بلند مدت هستند
ده- درک تغییر: مدیران موفق تجاری میفهمند که برای حل مشکلات، یک فرد یا یک جایی، و یا به هر شکلی باید تغییر کرد- کم یا زیاد- ولی باید تغییر داد. پیامدهای این واقعیت ساده بسیار مهم هستند، چون اهمیت تغییرات را میدانند. برای اکثریت هم دشوار است. لذا اجرای یک راه حل، نیاز کمک به افراد از طریق تغییرات است و شما باید آماده برای ارائه این کمک باشید
این فهرست راهنما قطعا کامل نیست. بااینحال، با استفاده از تنها چند نکته در زمان و مکان مناسب، توانایی حل مسائل شما  بصورت قابل توجه ای بهبود خواهد یافت  

مترجم: فرشاد سجادی
منبع:

No comments: