یک – همواره ذهن خود را بر فرصت ها و راه های انجام امورباز بگذارید. منعطف باشید. برای پیدا کردن استراتژی ها و سناریوهای جدید مشتاق باشید. تا زمانی که چند فرضیه را آزمون نکردید، اقدام نکنید. سفت و صلب بودن یک دام است. اگر به خوبی نتوانید خود را با شرایط و محیط هماهنگ سازید، نمی توانید زندگی کنید
دو- یک راه حل، فقط به خوبی رنگ کلاه شماست. تفکر کلاه سیاه (منفی) در حل مسئله قدرتمند است اما این فقط یک کلاه است. هرگز فراموش نکنید که شما 5 کلاه دیگر هم دارید که هرکلاه بیانگر یک زاویه نگاه به مسایل است. (اشاره به شش کلاه تفکر، اثر ادوارد دوبونو)
سه – تفکر کلان نگر برای حل مسایل بسیار مهم است. شما باید بتوانید که خودتان را از مشکل جدا کرده و بر کل موقعیتی که دربرگیرنده مسئله است، مشاهده نمایید. گویی بر هلکوپتری سوار شدید و از بالا بر مسایل نظر می اندازید. پا بیرون گذاشتن از مسئله، باعث شفاف تر شدن آن می شود
چهار- همواره سوال بپرسید. شما فقط یک نفر هستید با قدرت اندیشه یک ذهن. اگر می خواهید ذهن شما در حل مسئله الهام بخش باشد، باید قدرت اندیشه دیگران را هم به کار گیرید. اطلاعات را جمع آوری کنید، کتاب بخوانید، تحقیق کنید و تا آنجا که می توانید بیاموزید
پنج- تمرکز داشته باشید. اجازه ندهید که پریشان شوید. به میان کشیدن موضوعات بسیار، موفقیت را به تاخیر می اندازد. در هر مقطع زمانی، یک گام بردارید. آرام و با ثبات به پیش بروید
شش- واقع گرا باشید. اطمینان حاصل کنید که برنامه های شما تحقق یافتنی است. هیچ چیز به اندازه بزرگ کردن مشکل، تلاش برای غلبه بر یک چالش را آسیب نمی رساند. خارج کردن موضوعات از نسبت واقعی خودش، اطمینانی است از اینکه شما نمی توانید مسئله را حل کنید
هفت- کار را دنبال کنید و آنچه را که شروع کرده اید تمام کنید. اگر یک مسئله را با موفقیت تمام کنید بهتر از این است که 10 مسئله را نیمه کاره رها کنید. پیدا کردن یک راه حل، حتی اگر کامل هم نباشد ارزشمند است. شما همواره می توانید آن را بهبود دهید
هشت- از آنچه که دارید، سپاسگزار باشید. حسادت بر موفقیت دیگران، هرگز به شما کمکی نمی کند تا مسایلتان را حل کنید. به یاد داشته باشید که هر فرد موفقی، مسایل خاص خودش را داشته و دارد.
نه- مسایل بزرگ را به مشکلات کوچکتر تقسیم کنید. شما چگونه یک سیب را می خورید؟ برای خوردن یک سیب، در هر لحظه یک گاز می توان بر آن زد. از ابتدای کار شروع کنید و به سمت تمام کردن آن پیش بروید. مطمئن باشید که روزی به پایان خواهد رسید
ده- یک مسئله را با دیگری جایگزین نکنید. وقتی دارید مسایل خود را حل می کنید، توجه کنید که مسئله جدیدی به جای یک مسئله قدیمی ایجاد نکنید . شما باید تمامی مسایل را در نظر آورید نه تعدادی از آنان را
یازده- اگر چیزی به خوبی کار نکرد، از آن یادبگیرید و از آن بگذرید. درجا زدن در گذشته و یا شکست ها، هیچ فایده ای ندارد. شکست چیزی نیست مگر آنچه که نیاموخته اید. ادیسون گفت، من هزار بار شکست نخوردم، بلکه فهمیدم که هزار راه حل، کارایی ندارد
دوازدهم- در حالی که به پیش می روید، موفقیت هایتان را جشن بگیرید و به خود جایزه بدهید. تا انتها، متوقف نشوید. ما انسان و ضعیف هستیم. ما باید مانند بچه ها به خودمان جایزه بدهیم تا بتوانیم مسایلمان را به صورت موثری حل کنیم
سیزدم- رهبران تشویق دهنده را بیابید و از دزدان شادمانی، کناره بگیرید. در کنار خود تیمی از افرادی را بسازید که شما را به سوی هدف، حرکت می دهند. مسایل خود را به افراد حسود و یا ترسو نسپارید که حل کنند
چهاردهم- در زمان مصیبت و دشواری، تسلیم نشوید. اگر چالشی را بتوان به سادگی حل کرد که اسمش چالش نیست. کارتان را ادامه دهید. تلاش کنید. امیدوار باشید. یادبگیرید. به یاد داشته باشید که هر روز یک آغاز تازه است
پانزدهم – از خودتان انتظار بهترین تلاش را داشته باشید. آنقدر بر خود سخت نگیرید که شکست بخورید. اما در همین حال، آنقدر به خود آسان نگیرید که انگیزه تلاش نداشته باشید. هدف این است که به قدری بر خورد فشار وارد کنید که بتوانید کارتان را انجام دهید بدون اینکه به واسطه افراط گرایی شکست بخورید
منبع
No comments:
Post a Comment