به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Thursday, July 30, 2009

نکته 3- با قدم زدن بهتر بیاندیشیم



من وقتی می توانم متمرکزشوم که راه می روم. هنگامی که می ایستم ذهن من نیز از تفکر کردن متوقف می شود. ذهن من تنها با پاهایم کار می کند. ژان ژاک روسو

در مورد ارتباط بین راه رفتن و تفکر کردن تحقیقات متعددی از منظر روانشناسی انجام شده است. طبق یکی از این نتایج، تفکر تنها در مغز انسان صورت نمی گیرد بلکه اعضای بدن نیز در روند اندیشیدن دخالت دارد. حتی برخی از حرکات جسم، منجر به دریافت ایده های جدید می شود. ساده ترین حرکت جسم که البته به صورت گسترده ای هم مورد استفاده واقع شده ، پیاده روی است. یک ضرب المثل آمریکای لاتین می گوید : مسائل با راه رفتن حل می شوند.
سقراط وقتی که می خواست ایده هایش را برای شاگردانش تشریح و تبیین کند به همراه آنان به دور استادیوم لیسیوم واقع در آتن راه می رفت و در حین قدم زدن با آنها گفتگو می کرد. این دسته از شاگردان او به همین علت معروف بودند.
امانوئل کانت؛ فیلسوف بزرگ آلمانی هر روز صبح زود از خواب برمی خواست و مسیری را که به رودخانه نزدیک خانه اش منتهی می شد، پیاده طی می کرد. همسایگانش می گفتند که ساعتشان را با زمانی که او از خانه بیرون می آمده، تنظیم می کردند. اوبه گفته خودش، فلسفه خود را در حال طی کردن این مسیر هر روزه طرح ریزی کرد.
آیا شما هم وقتی که می خواهید تفکر کنید راه می روید؟ اگر خودتان هم این موضوع را تجربه کرده اید، به اهمیت آن پی برده اید. اگرهم چنین تجربه ای را ندارید پیشنهاد می کنم انجام دهید. در آن صورت، متوجه می شوید اندیشیدن چقدر هم می تواند مفرح و دلچسب باشد. به این منظور کافی است هنگامی که می خواهید در مورد موضوعی تفکر کنید قدم بزنید. البته خیلی بهتر است که در هوای آزاد قدم بزنید. می دانید که مغز نسبت به اکسیژن بسیار حساس است و کافی است که چند دقیقه اکسیژن به مغز نرسد تا سلول های مغزی نابود شوند. بقیه قسمت های بدن مقاومتشان در برابرفقدان اکسیژن به مراتب بیشتر است و مغز از این جهت بسیار آسیب پذیرتراست.
چنانچه محل این پیاده روی طبیعت باشد که دیگر چه بهتر. از انرژی های طبیعی نیز برخوردار می شوید. البته دیدن صحنه های بکر طبیعت خود عاملی است برای یافتن راه حل های بدیع.
برای پیاده روی می توانید از دوستان و همفکرانتان هم دعوت کنید. گفتگوهای سازنده در حین قدم زدن تاثیر خوبی در گشایش موانع ذهنی خواهد داشت. بعضی ها پیشنهاد می دهند که: " اگر اینطور است چرا به کوه نرویم؟" البته کوهنوردی، بسیار خوب و مفید است ،اما اگر قصد ما تفکر باشد، نباید پیاده روی در حدی باشد که منجر به خستگی مفرط جسم شده و یا ذهن را در موضوعات دیگر درگیر کند. بدین منظور یک پیاده روی سبک در کوهپایه ها خیلی خوب و اثربخش است.
مواقع خاص را فراموش نکنید مثلاً وقتی برف یا باران می آید و یا شبهای مهتابی را. اینها اوقات بسیار خوبی برای قدم زدن و تفکر در موضوعات گوناگون و یا خودشناسی است.
هنگام راه رفتن؛ یک دفترچه کوچک نیز همراهتان باشد تا نکاتی را که به ذهنتان می رسد یادداشت کنید. بدون این دفترچه، مانند کشاورزی هستید که دانه ها را پاشیده اما محصول را درو نکرده است. کلاً در تفکر به حافظه تان اصلاً اعتماد نکنید. اگر ایده هایی را که به ذهنتان می رسد یادداشت نکنید سریعاً فراموش می شوند.
توجه کنید که راه رفتن بیشتر یک شروع کننده در تفکر است نه یک خاتمه دهنده. راه رفتن؛ امکان دریافت ایده را فراهم می آورد نه امکان پرداختن و آراستن آن را. آراستن و اجرایی کردن ایده؛ نیاز به تمرکز بیشتری دارد که با نشستن و تمرکز کردن و همچنین استفاه بهتر از قلم و کاغذ و یا کامپیوتر فراهم می شود.
البته در مورد راه رفتن و نشستن و ارتباطش با تفکر، باید به تعادل رسید. با راه رفتن به ایده می رسیم و با نشستن و آراستن آن از طریق نگارش، شرایط اجرایی شدن آن را بیشتر می کنیم


No comments: