به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Monday, November 09, 2009

نکته 47- استدلال های غلط در مناظره - قسمت اول


مناظره را می توانیم شطرنج استدلال ها بنامیم. طرفین مبارزه با ارائه استدلال سعی در مغلوب کردن عقیده طرف مقابل و در بهترین حالت متقاعد کردن طرف مقابل را دارند. آنچه در مناظره مهم است اینکه داور چه کسی را برنده معرفی می کند. البته گاهی داور یک فرد است، گاهی یک شوراست و گاهی افکار عمومی است.
برای پیروزی در این مبارزه تفکری (مناظره) باید سلاح ها و ادوات جنگی طرف دیگر مناظره (استدلال ها) را شناخت و با نشان دادن خطای آن استدلال ها، ماشین جنگی او را از کار انداخت. به قول سان تزو (پدر تفکر استراتژیک) به جای حمله به دشمن، استراتژی او را مورد حمله قرار دهید.
وقتی استدلال نادرستی را در صحبت رقیب دیدید، به ترتیب زیر عمل کنید:
اول از همه نام آن خطا را ذکر کنید. به این ترتیب نشان می دهید که دانش شما در مناظره بیشتر است. این موضوع علاوه بر خنثی سازی استدلال رقیب، روحیه او را نیز تضعیف می کند.
دوم ، بگویید که چرا استدلالش غلط است. به این ترتیب نشان می دهید که بر موضوع بحث نیز احاطه دارید.
سوم ، اگر بتوانید مثالی برای اثبات اینکه استدلالش غلط است را بزنید ، کار مهمی در خنثی سازی استدلال حریف آورده اید.
چهارم، آن استدلال را برای همیشه از موضوع مناظره کنار بگذارید تا در آینده نیز نتواند به آن رجوع کند.

خیلی خوب است که اصلاً هیچ کدام از این استدلال های غلط را به کار نبرید زیرا یک مناظره کننده قوی آن ها را می شناسد و آن را علیه شما به کار می گیرد. اما در عمل این موضوع بعید است و نمی توان به صورت مطلق از استدلال نادرست اجتناب کرد. برخی از استدلال هایی که در بعضی مواقع درست هستند عبارتند از: استدلال عدم اثبات، استدلال منطقی، سوال پیچیده، شیب لغزنده، مترسک و استدلال "تو نیز مانند من هستی" که توضیح آنها در ادامه خواهد آمد.
برخی از مهم ترین استدلال غلط عبارتند از:
1- استدلال سنت یا عملکرد گذشتگان
این استدلال رایجی است که در توجیه برخی از سیاست ها، رفتارها یا اعمال به کار می رود. این استدلال بیان می کند که همواره به همین ترتیب عمل شده است. به عنوان مثال :"در تمام تمدن های بزرگ تاریخ، حاکمان برای هنر و فرهنگ هزینه کرده اند." این دلیل نمی شود که این سیاست در زمان حال نیز باید به کار گرفته شود.
این استدلال را از طریق شناخت و مطرح کردن آن به راحتی می توان رد کرد. اما چنانچه شما ناگزیر از آودن این استدلال هستید، مثلاً وقتی که استدلال بهتری ندارید، باید دلیل اینکه تبعیت از سنت گذشتگان ضروری است را ذکر کنید.
2- استدلال نقطه ضعف شخصی
در این استدلال به جای اینکه یک عقیده و یا استدلال بررسی شود، شخصیت ارائه دهنده آن عقیده یا استدلال مورد حمله قرار می گیرد. حالت بارز این استدلال وقتی است که یک طرف مناظره کننده، بدخواه طرف دیگر باشد (مثلاً : اعضای حزب مخالف فاشیست هستند).
آنچه در اینگونه استدلال بیشتر متداول است، حمله به منبع اطلاعات است؛ به عنوان مثال در پاسخ به طرح ریچارد نیکسون در زمینه روابط تجاری آزاد با چین گفته شد : همه ما می دانیم که نیکسون فردی متقلب و دروغگوست. چرا باید هرآنچه او می گوید را باور کنیم.
استفاده از این استدلال کار نادرستی است اما حالت هایی هم هست که میتوان از این استدلال استفاده کرد مانند وقتی که شخص تمایل (و سابقه) دروغگویی را دارد، پذیرش صحبت او بدون طرح سوال و بررسی، ساده لوحی است.
همچنین می توان به جای اینکه خود شخص را مستقیماً مورد حمله قرار داد، به عقاید او حمله کرد. مثلاً به جای اینکه گفته شود اعضای حزب مخالف فاشیست هستند، گفت عقاید اعضای حزب مخالف ، فاشیستی است.
3- استدلال عدم اثبات
این استدلال وقتی است که به سادگی گفته می شود چیزی درست است زیرا هنوز نادرستی آن ثابت نشده است. مثلاً شخصی ممکن است استدلال کند که گرم شدن زمین حتماً اتفاق می افتد زیرا کسی قاطعانه نگفته که آن اتفاق نمی افتد. اما عدم رد نظریه گرم شدن زمین به معنی درست بودن آن نیست.
اینکه استدلال عدم اثبات درست باشد یا نه بستگی به این دارد که مسئولیت اثبات با چه کسی باشد. در یک دادگاه آمریکایی، مسئولیت اثبات با دادستان است. بنابراین دادستان نمی تواند استدلال کند که متهم عذر و توجیهی ندارد بنابراین او مجرم است. اما وکیل مدافع می تواند بگوید که دادستان اثبات نکرده که متهم جرمی انجام داده بنابراین او گناهکار نیست. هردوی اینها استدلال عدم اثبات هستند اما تفاوت در این است که مسئولیت اثبات با چه کسی است.
در مناظره، معمولاً مسئولیت اثبات یک موضوع با تیم موافق آن موضوع است. بنابراین اگر طرح کننده یک موضوع نتواند آن را اثبات کند به معنی پیروز شدن طرف رقیب است. به صورت حسی ، تیم مخالف، به حق تلقی می شود مگر اینکه اثبات شود که آنها درست نمی گویند. اما گاهی مسئولیت اثبات می چرخد به عنوان مثال در برخی اشکال مناظره، تیم موافق می تواند با بیان بدیهی بودن موضوع، مسئولیت اثبات را به تیم مخالف بگرداند.
بنابراین مسئولیت اثبات با تیم موافق است. این بدان معنی است که تنها تیم مخالف می تواند از استدلال عدم اثبات استفاده کند.

ادامه دارد

منبع:
http://www.csun.edu/~dgw61315/fallacies.html#Introduction

No comments: