ا
15- استدلال ارزش گرایی
این استدلال سعی دارد یک نتیجه ارزشی را از یک عبارت مبتنی بر واقعیت استخراج کند. به عنوان مثال عبارت: "این دارو شما را از مرگ نجات می دهد" مستقیماً شما را به این سمت می برد که "شما باید این دارو را استفاده کنید". اما این استدلال بی اعتبار است زیرا عبارت اول بر مبنای یک واقعیت است اما عبارت دوم برمبنای یک ارزش. برای رسیدن به نتیجه استفاده از دارو، شما حداقل باید یک عبارت ارزشی بیاورید مثلاً :"شما باید به هر روش ممکن از زندگی خود محافظت کنید".
این استدلال به این علت بی اعتبار است که هرآنچه که عبارات مبتنی بر واقعیت ذکر کنید، نمی تواند موید یک نتیجه گیری ارزشی باشد. اگر شما خواهان رسیدن به نتیجه ارزشی هستید در فرضیات خود باید از عباراتی که دارای بار ارزشی هستند، استفاده کنید.
16- خطای عدم تبعیت
این یک خطای ساده و متداول است که در آن نتیجه گیری در راستا و تبعیت از فرضیه اولیه نیست. به عنوان مثال: "رانندگی در حال مستی، کار نادرستی است بنابراین ما باید اقدام موثری علیه آن انجام دهیم". در این استدلال یک گام میانی حذف شده است زیرا بیان نشده که رانندگی در حال مستی در عمل اتفاق می افتد یا نه. اگر در جامعه ای رانندگانی که در حال مستی پشت فرمان می نشینند در اقلیت و نادر باشند، چه اقدام موثری لازم است که علیه آن انجام شود؟
مناظرات معمولاً سرشار از خطای عدم تبعیت هستند. بخشی از این موضوع، نتیجه آن است که زمان جلسات مناظره محدود است و بخشی نیز به خاطر استراتژی مناظره کننده است. بنابراین با دیدن این خطا، سریعاً آن را اعلام نکنید. بهترین زمان برای آشکار کردن این خطا زمانی است که رقیب شما زنجیره ای از استدلال های که هرکدام به دیگری ختم می شود را بیان می کند (مثلاً الف به ب منجری می شود و ب به پ منجر می شود و ...) بدون آن که حلقه های این زنجیر کاملاً در راستا و تبعیت از هم باشند. در این حالت خطای عدم تبعیت را بیان نمایید.
17- استدلال "رخداد پیاپی نشانه ارتباط علت و معمولی است"
این استدلال غلط ناشی از آن است که بیان شود الف دلیل ب است زیرا الف قبل از ب رخ داده است. به عنوان مثال: "اکثر کسانی که به زنان تجاوز می کنند، در سنین نوجوانی فیلم های مستهجن می دیده اند. بنابراین، فیلم های مستهجن باعث خشونت علیه زنان می شود." نتیجه گیری بی اعتبار است زیرا دو پدیده با یکدیگر مرتبط هستند اما الزاماً یکی دلیل دیگری نیست. اغلب این دو پدیده به یک علت سومی مرتبط هستند. در مثال فوق این احتمال هست که برخی از علل روان شناسی مانند ناکامی جنسی، علت خشونت جنسی و علاقه به تماشای فیلم های مستهجن باشد که در این حالت دیدن فیلم های مستهجن علت واقعی خشونت جنسی نیست.
18- انحراف ذهن
این استدلال یعنی بیان یک سری اطلاعات غیر مرتبط برای انحراف اذهان از موضوع اصلی. برای مثال در جواب به ادعای رقیب که بیان می کند: "رفاه طلبی منجر به افزایش جرم می شود" می گویید "مردم فقیر بدون کمک ما چگونه می توانند از زندگی حداقل برخوردار باشند؟" این سوال به خودی خود درست است اما برای رد نظر رقیب در مورد رفاه طلبی، این سوال اعتبار ندارد.
اگرچه این خطا نیست که بیان شود منفعت طلبی برخی از مردم منجر به بالا رفتن خط فقر در جامعه می شود. در مثال فوق، توجه به تهیه سرپناه برای مردم بی بضاعت، دلیل بی توجهی به آمار جرم و جنایت نیست اما کسی می تواند به حق ادعا کند که میزان افزایش هر چه بیشتر جنایت، دلیل آن است که باید به فقر بیشتر توجه شود. این نقطه نظر مناظره کننده است که در این حالت خطا نیست.
واژه انحراف ذهن، گاهی به عنوان یک تاکتیک انحرافی استفاده می شود مانند بیان استدلال های غیر مهم که باعث می شود رقیب زمانش را صرف آن کرده و از موضوع مهم دیگری غافل شود. این تکنیک انحراف ذهن، مهارتی است که هر مناظره کننده ای باید با آن آشنا باشد.
منبع:
http://www.csun.edu/~dgw61315/fallacies.html#Introduction
15- استدلال ارزش گرایی
این استدلال سعی دارد یک نتیجه ارزشی را از یک عبارت مبتنی بر واقعیت استخراج کند. به عنوان مثال عبارت: "این دارو شما را از مرگ نجات می دهد" مستقیماً شما را به این سمت می برد که "شما باید این دارو را استفاده کنید". اما این استدلال بی اعتبار است زیرا عبارت اول بر مبنای یک واقعیت است اما عبارت دوم برمبنای یک ارزش. برای رسیدن به نتیجه استفاده از دارو، شما حداقل باید یک عبارت ارزشی بیاورید مثلاً :"شما باید به هر روش ممکن از زندگی خود محافظت کنید".
این استدلال به این علت بی اعتبار است که هرآنچه که عبارات مبتنی بر واقعیت ذکر کنید، نمی تواند موید یک نتیجه گیری ارزشی باشد. اگر شما خواهان رسیدن به نتیجه ارزشی هستید در فرضیات خود باید از عباراتی که دارای بار ارزشی هستند، استفاده کنید.
16- خطای عدم تبعیت
این یک خطای ساده و متداول است که در آن نتیجه گیری در راستا و تبعیت از فرضیه اولیه نیست. به عنوان مثال: "رانندگی در حال مستی، کار نادرستی است بنابراین ما باید اقدام موثری علیه آن انجام دهیم". در این استدلال یک گام میانی حذف شده است زیرا بیان نشده که رانندگی در حال مستی در عمل اتفاق می افتد یا نه. اگر در جامعه ای رانندگانی که در حال مستی پشت فرمان می نشینند در اقلیت و نادر باشند، چه اقدام موثری لازم است که علیه آن انجام شود؟
مناظرات معمولاً سرشار از خطای عدم تبعیت هستند. بخشی از این موضوع، نتیجه آن است که زمان جلسات مناظره محدود است و بخشی نیز به خاطر استراتژی مناظره کننده است. بنابراین با دیدن این خطا، سریعاً آن را اعلام نکنید. بهترین زمان برای آشکار کردن این خطا زمانی است که رقیب شما زنجیره ای از استدلال های که هرکدام به دیگری ختم می شود را بیان می کند (مثلاً الف به ب منجری می شود و ب به پ منجر می شود و ...) بدون آن که حلقه های این زنجیر کاملاً در راستا و تبعیت از هم باشند. در این حالت خطای عدم تبعیت را بیان نمایید.
17- استدلال "رخداد پیاپی نشانه ارتباط علت و معمولی است"
این استدلال غلط ناشی از آن است که بیان شود الف دلیل ب است زیرا الف قبل از ب رخ داده است. به عنوان مثال: "اکثر کسانی که به زنان تجاوز می کنند، در سنین نوجوانی فیلم های مستهجن می دیده اند. بنابراین، فیلم های مستهجن باعث خشونت علیه زنان می شود." نتیجه گیری بی اعتبار است زیرا دو پدیده با یکدیگر مرتبط هستند اما الزاماً یکی دلیل دیگری نیست. اغلب این دو پدیده به یک علت سومی مرتبط هستند. در مثال فوق این احتمال هست که برخی از علل روان شناسی مانند ناکامی جنسی، علت خشونت جنسی و علاقه به تماشای فیلم های مستهجن باشد که در این حالت دیدن فیلم های مستهجن علت واقعی خشونت جنسی نیست.
18- انحراف ذهن
این استدلال یعنی بیان یک سری اطلاعات غیر مرتبط برای انحراف اذهان از موضوع اصلی. برای مثال در جواب به ادعای رقیب که بیان می کند: "رفاه طلبی منجر به افزایش جرم می شود" می گویید "مردم فقیر بدون کمک ما چگونه می توانند از زندگی حداقل برخوردار باشند؟" این سوال به خودی خود درست است اما برای رد نظر رقیب در مورد رفاه طلبی، این سوال اعتبار ندارد.
اگرچه این خطا نیست که بیان شود منفعت طلبی برخی از مردم منجر به بالا رفتن خط فقر در جامعه می شود. در مثال فوق، توجه به تهیه سرپناه برای مردم بی بضاعت، دلیل بی توجهی به آمار جرم و جنایت نیست اما کسی می تواند به حق ادعا کند که میزان افزایش هر چه بیشتر جنایت، دلیل آن است که باید به فقر بیشتر توجه شود. این نقطه نظر مناظره کننده است که در این حالت خطا نیست.
واژه انحراف ذهن، گاهی به عنوان یک تاکتیک انحرافی استفاده می شود مانند بیان استدلال های غیر مهم که باعث می شود رقیب زمانش را صرف آن کرده و از موضوع مهم دیگری غافل شود. این تکنیک انحراف ذهن، مهارتی است که هر مناظره کننده ای باید با آن آشنا باشد.
ادامه دارد
منبع:
http://www.csun.edu/~dgw61315/fallacies.html#Introduction
No comments:
Post a Comment