به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Thursday, July 15, 2010

نکته 112 - زبان تفکر سيستمي


زبان عامل مهمي در فهم دنياست. زباني که با آن گويش مي کنيم زباني است که بر اساس جملات ساخته شده و ارتباطات در آن يک طرفه است و مفعول از فاعل تاثير (فعل) مي پذيرد. متاسفانه در جهان چنين چيزي نيست و فاعل و مفعول بر يکديگر اثر متقابل دارند و مشکلات در شبکه اي از تاثيرات متقابل و چرخه اي بوجود مي آيد. براي فهم و ارتباط بهتر با چنين مشکلاتي ما نياز به زبان کارآمدتري داريم

زبان تفکر سيستمي براي ارتباط با مسايل پيچيده و تاثير متقابل به کار مي رود. ويژگي اين زبان عبارتست از

- بر وابستگي متقابل تاکيد دارد و بيشتر چرخه اي است تا خطي

- تصويري است زيرا بسياري از ابزار تفکر سيستمي مانند نمودارچرخه علت و معلول، نموداررفتار در طول زمان، مدل هاي سيستمي و نمودارساختاري ، ديداري هستند. اين زبان کمک مي کند تا موقعيت هاي پيچيده از طريق خلاصه شدن، دقيق و شفاف شدن و مشخص شدن عناصر کليدي در آن، ساده شود

دياگرام ها، يادگيري را سهل مي کند. مطالعات تاييد مي کند که تصاوير، عکس و داستان منجر به يادگيري بهتر مي شود. نمودارهاي سيستمي، ابزار قدرتمندي براي انتقال پيام هستند زيرا باعث فشرده کردن جوهره مسئله به صورتي مي شود که به سادگي در خاطر مي ماند

- دقت آن زياد است. دستور زبان خاص تفکر سيستمي که بر نمودارهاي آن حاکم است باعث مي شود ابهام ها و عدم درک صحيح که معمولاً در گفتگوهاي معمولي رخ مي دهد را بکاهد

به عنوان مثال : در زبان تفکر سيستمي، ارتباط ها تنها با فلش نشان داده نمي شود بلکه از حرف «اس» براي نشان دادن يکي بودن و «او» براي نشان دادن مخالف بودن هم استفاده مي شود که نشان مي دهد متغيرها چگونه بر يکديگر اثر مي گذارند. اين برچسب زني ها منجر به اين مي شود که ارتباط ها با دقت بيان شده تا تفسير غلطي از آ ن نشود

- تاکيد بر الگوي ذهني. زبان تفکر سيستمي «جنگ هاي عنب و انگور» را ترجمه مي کند تا افرادي که موقعيت ها را با تصاير سياه و سفيد مي بينند بتوانند تفاوت در نوع نگاهشان را متوجه شوند

مثال: يک تيم مديران ماه ها مشغول يافتن براي مسئله اي بود. يکي از مديران ديدگاه خودش را به واسطه نموداري ترسيم کرده و از روي چرخه ها توضيح داد. يکي از حاضران پرسيد : «آيا اين نمودار بيانگر انديشه شما در مورد اين مسئله است؟». مدير بعد از يک بازنگري مجدد نمودار گفت بله. پرسش گر گفت «بعد از ماه ها، بالاخره متوجه طرز تفکر شما شدم. با تفکر شما مخالفم اما الان متوجه تفاوت در زاويه نگاه شما به مسئله شدم»

- اجازه آزمون و پرس و جو را فراهم مي کند. نمودارهاي سيستمي ابزار قدرتمندي براي فهم مسايل است. بعد از آنکه افراد فهم خود را از مسايل بيان کردند، آنگاه راحت تر مي توان در مورد فهم يکديگر طرح سوال کنند و حتي با يکدير به مناظره برخيزند

به عنوان مثال : بعد از يک بحث سيستمي مشخص شد که تفاوت نگاه ديد ناشي مشکلات منابع انساني يا عدم رضايت مشتري نبود بلکه مشکل در ساختار سيستم بود که طرفين ارائه مي دادند. اين انتقال تمرکز از روي منابع انساني يا رضايت مشتري به ساختار سيستم منجر به توافق بين طرفين بحث منجر شده و ساختار سيستم نيز بهينه شد

- زبان سيستمي به دنبال تجسم کل نگر و جهان شمول از مسايل است نه جزنگر و به دنبال آن است که بفهمد اجزا يک سيستم چگونه با يکديگر در تقابل هستند. تفکر سيستمي به دنبال اين است که ذهنيت «برنده – بازنده» يا «هر که با من نيست عليه من است» را از طريق توسعه مرزهاي انديشه، برطرف نمايد. در تفکر سيستمي «ما» و «آنها» بخشي از يک سيستم بزرگتر مي شوند از اين رو وظيفه هردوست که نسبت به مسايل و راه حل هاي آن مسئوليت داشته باشند

مثال: يکي از اموزش هاي تفکر سيستمي، بازي نوشابه است. در اين بازي، شرکت کنندگان نقش هاي خرده فروش، عمده فروش، توزيع کننده و توليد کننده را بر عهده دارند. همه افراد سعي دارند بين جنس هاي مرجوعي و انبارشان تعادل ايجاد کنند. وقتي مشکلي ايجاد مي شود، بازيگران کس ديگري را مقصر مي دانند؛ مثلاً من بيشتر سفارش دادم اما تامين کننده نتوانست آن را ارائه دهد. در اين بازي آنها مي فهمند که تامين کننده و خريدار، هر دو مسئول عدم تعادل هستند زيرا هرکدام پيامد يک سيستم بزرگتر هستند

منبع

http://thesystemsthinker.com/tstlang.html

No comments: