به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Wednesday, July 14, 2010

نکته 111 - تفکر سيستمي، نگرشي قاعده مند


تفکرسيستمي، روشي است براي ايجاد الگوها تا منجر به فهم بهتر از وقايع ، رفتارهاي تاثيرگذار بر وقايع و از آن مهم تر الگوي رفتارهاي واکنشي نسبت به وقايع شود. به اين ترتيب ميتوان نقاط مرکز ثقلي را يافت که تغيير در آنها، منجر به تغيير در کل سيستم مي شود. گام هاي تفکر سيستمي به قرار زير است

تعريف موقعيت

موقعيت را به همان صورتي که وجود دارد، توصيف کنيد. مطمئن شويد که موقعيت را از منظر راه حل احتمالي توصيف نکرده ايد. اگر منظرهاي گوناگوني در ارتباط با آن موقعيت وجود دارد، موقعيت را از همه آن مناظر توصيف کنيد. طرح پرسش مي تواند کمکي براي توصيف بهتر آن موقعيت باشد

آيا تفکر سيستمي صحيح است؟

درحالي که تفکر سيستمي، روشي است که نگاه عقلاني به موقعيت ها دارد و استفاده از آن منجر به نتايج زيادي هم مي شود اما به کار گيري آن مستلزم سرمايه گذاري زمان و تلاش قابل توجه است. در زير برخي از نشانه هايي که دلالتي است بر موثر بودن تفکر سيستمي، بيان مي شود

- در مورد موقعيت و نحوه عملکرد آن، چندين منظر وجود دارد

- به نظر مي رسد که امور به صورت متناوبي در تغييرند و پاياني بر آنها نيست

- راه حل هاي گذتشه به نظر مي رسد که از اهداف منحرف شده اند

- راه حل هاي گذشته به نظر مي رسد که مشکلات جديد ايجاد کرده اند

- با گذشت زمان تمايل به حل و فصل کمتر وجود دارد

- بعد از به کارگيري يک راه حل، به نظر مي رسد مشکلات دوباره ظهور مي يابند

- دائماً يک راه حل به کار گرفته مي شود

- تمايل به آن است که همواره از يک روش به کارها پرداخته شود

- پيشرفت کند است

- الگوهاي رشد، تبديل به ضد رشد شده اند

- تصور مي شود که عدم پيشرفت ها به واسطه کمبود منابع و سرمايه است

- محدوديت هايتوسعه بيش از يکي است

- منابع محدود به عده اي خاص نيست و ديگران هم در آن سهيم هستند

- مواقعي در پيشرفت رکود ديده مي شود

اگر نشانه هاي فوق درجايي مشاهده شود بيانگر اين است که بايد از طريق تفکر سيستمي، براي حل مسايل آن اقدام شود. در جايي که تعادل يا بازخورد (فيدبک) وجود ندارد، تفکر سيستمي نيز کاربرد ندارد

ايجاد الگوهاي رفتاري

براي فهم بهتر تکامل و شکل گيري موقعيت، لازم است که اطلاعات مربوط به گذشته آن استخراج شده و الگوهاي رفتاري در طول زمان ترسيم شود. اگر چه ممکن است که اين کار خسته کننده به نظر برسد اما لازم است که براي ارزيابي ديگر گام ها، الگوهاي رفتاري به عنوان مرجع مورد استفاده واقع شود

در نظر گرفتن ساختار مبنا

براي ايجاد هر بهبود در يک موقعيت، لازم است دليل رفتار آن موقعيت فهم شود. ساختار مبنا در يک سيستم، باعث مي شود که تعامل بين اجزاء آن سيستم که منجر به رفتار آن سيستم مي شود، مشخص گردد. مشکلات مرتبط با تعادل ديناميکي را نشان دهيد. اگر در مورد الگوي رفتاري سيستم چند نظر وجود دارد، همه آنها را مشخص کنيد و اين احتمال را هم بدهيد که همه آن نظرات ممکن است درست باشد. دقت کنيد تا فقط ارتباطات مستقيم را در نظر بگيريد تا مدلتان خيلي پيچيده نشود. همچنين توجه کنيد که اگر ساختار مبناي شما توسعه پيدا کرد، ممکن است نيازمند جمع آوري اطلاعات ديگري هم باشيد

شبيه سازي ساختار مبنا

براي اطمينان از اينکه سيستم را به خوبي توصيف کرده ايد، آن را شبيه سازي کنيد زيرا درک سيستم هاي ديناميک سخت است. اگر سيستم شبيه سازي شده داراي رفتاري مشابه بود، يعني قابل پذيرش است و گرنه بايد فرضيات اوليه مورد بازنگري واقع شود

براي اينکار ابتدا دياگرام هاي تفکر سيستمي را ترسيم کنيد و بعد دياگرام هاي منبع و جريان را ترسيم کنيد

تعيين نقاط مرکز ثقلي

نقاط مرکز ثقلي در يک سيستم آنهايي هستند که تغيير کوچکي بر آنها منجر به تغييرات مهم در کل سيستم شود. براي شناسايي نقاط مرکز ثقلي بايد دست به آزمايش حساسيت زد. در آزمايش حساسيت، هر کدام از اجزاي سيستم، تغيير واحدي داده مي شود ، سپس تاثير آن بر کل سيستم ارزيابي مي شود. به اين ترتيب مشخص مي شود که کدام جز منجر به بيشترين تغيير مي شود

ايجاد ساختار جايگزين

اگر مي خواهيد سيستم شما داراي رفتار متفاوتي باشد، بايد سيستم جايگزيني طراحي کنيد که بتواند رفتار مطلوب شما را داشته باشد. به اين منظور نقاط مرکز ثقلي را مدنظر قرار دهيد تا با حداقل تلاش به حداکثر نتيجه برسيد

شبيه سازي ساختار جايگزين

بعد از طراحي ساختار جايگزين، آن را بايد شبيه سازي کنيد تا مطمئن شويد که آيا رفتار مطلوبتان را خواهد داشت يا نه. همچنين دقت کنيد تا تمامي نقاطي که بايد دائماً مورد رصد قرارگيرند تا درستي عملکرد سيستم تاييد شد نيز تعبيه گردد

منبع

http://www.systems-thinking.org/stada/stada.htm

No comments: