به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Monday, October 25, 2010

نکته 156 - روش انیشتین در فهم صورت مسئله



انیشتین می گوید: اگر برای حل مسئله ای که جانم در گرو حل آن باشد، یک ساعت وقت داشته باشم، 55 دقیقه اول را صرف تعیین پرسش های صحیح می کنم چون اگر پرسش صحیح را بدانم، مسئله در کمتر از 5 دقیقه حل می شود

این گفته حاوی نکته مهمی است: قبل از پرداختن مستقیم به راه حل، باید به خود مسئله برگشت و برای فهم آن زمان گذاشت. در واقع مسئله در ابتدا، فهم خود مسئله است. مهم ترین قسمت حل مسئله در فهم خود مسئله است. در واقع شاید انیشتین می خواهد به ما بگوید که نسبت درسی یک راه حل ، در نسبت مستقیم با میزان فهم از مسئله است

در این جا ده روش برای فهم بهتر مسئله بیان شده است

یک – بازنویسی صورت مسئله

هنگامی یکی از مدیران اجرایی شرکت تویوتا در یکی از جلسات طوفان ذهنی این سوال را مطرح کرد: "چگونه می توان تولید را بالا برد؟ "، ایده های زیادی نگرفت. اما هنگامی که پرسید : "چگونه می توان انجام کار را ساده تر کرد؟"، ایده های زیادی جمع آوری کرد.

کلمات بار مفهومی بالایی دارند و تغییر کلمات منجر به تغییر فهم می شود. در مثال بالا، افزایش تولید، برای کارمندان چنین متبادر

شده بود که چگونه می توانید خود را برای شرکت قربانی کنید. اما ساده کردن کار، به مفهوم افزایش منافع فردی و منافع سازمانی است. در خاتمه ، مسئله همان است اما نوع نگاه به مسئله و احساس مسئله، خیلی متفاوت است

با صورت مسئله بازی کنید و آن را به شیوه های گوناگون بنویسید. به عنوان یک روش، لغات اصلی را استخراج کنید و مترادف ها و متشابه های آن را جایگزین کنید. مثلاً به جای "افزایش فروش" بگویید جذاب کردن محصولات، توسعه شرکت، سرعت فروش و مواردی از این قبیل و ببینید که درک شما از مسئله چقدر متفاوت می شود. داشتن دایره لغات بیشتر، منجر به توانمندی در بازنویسی بهتر مسئله می شود . بنابراین در افزایش دایره لغات خود بکوشید

دو- فرضیات را آشکار کرده و آنها را به چالش بکشید

هر مسئله، خواه ساده باشد و خواه پیچیده، دارای لیستی از فرضیات است. برخی از این فرضیات ممکن است درست نبوده و صورت مسئله را نادرست و یا گمراه کننده نماید.

گام اول رهایی از فرضیات غلط این است که آنها را آشکار کنید. بنابراین لیستی از فرضیات ممکن در صورت مسئله را مشخص کنید. سپس اعتبار هر فرضیه را مشخص نمایید. نتیجه شاید حیرت آور باشد چون معمولاً بسیاری از فرضیات نادرست است.

سه- عمومیت بخشیدن به مسئله

هر مسئله، بخشی از یک مسئله بزرگتر است. بنابراین وقتی یک مسئله را از سطح بالاتری ببینیم، صورت آن تغییر می کند. برای اینکار از خود چنین پرسش هایی بپرسید: این مسئله بخشی از چه چیزی است؟ این مسئله مصداقی از چه چیزی است؟ چه قصدهایی درون این مسئله نهان است؟ تکنیک " 5 چرا" می تواند در این قسمت به شما کمک کند. برای مطالعه این تکنیک ، اینجا را کلیک کنید

یک راه دیگر برای عمومیت دادن به یک مسئله این است که از مترادف کلی تر لغات اصلی به کار رفته در آن مسئله استفاده کنیم. مثلاً مترادف کلی تر اتومبیل می شود "وسیله نقلیه " که مفهومی عام تر از اتومبیل دارد

چهار- خورد کردن مسئله

هر مسئله ، از تعدادی مسئله کوچکتر تشکیل شده است. با یافتن این مسایل کوچکتر، می توان به فهم بهتری از مسئله رسید. این تکنیک به خصوص برای مسایلی که دلهره آور و یا نامید کننده هستند، کاربرد دارد.

یکی از راه های خورد کردن مسئله این است که چنین پرسش هایی بپرسید: اجزای این مسئله کدام است؟ مصادیق این مسئله کدام است؟ همچنین می توانید از مترادف های جزئی تر برای لغات اصلی مسئله استفاده کنید. مثلاً به جای اتومبیل از واژه سواری، وانت، تاکسی و مواردی از این دست استفاده کنید

پنج- یافتن دیگر چشم اندازها

قبل از یورش به مسئله برای یافتن راه حل، ببینید که آیا مسئله را از زاویه درستی بررسی می کنید؟ مثلاً اگر شما دارای کسب و کاری هستید و می خواهید فروش خود را بالا ببرید، موضوع را از منظر مشتری نگاه کنید. مثلاً اگر یک سری خدماتی را به محصول خود اضافه کنید، مشتری برای آن حاضر است پول بیشتری بپردازد

برای انجام این کار، مسئله را به صورت های گوناگون نوشته و هر بار آن را از زاویه مختلفی نگاه کنید: از زاویه رئیس، مرئوس، همکار، مشتری، عضوی از خانواده و مواردی از این دست. همچنین بررسی کنید افراد با تخصص های گوناگون چگونه این مسئله را نگاه می کنند؛ مثلاً یک حقوق دادن، یک سیاستمدار، یک مذهبی، یک هنرمند و غیره. سعی کنید که تشابهات و تفاوت ها را بیابید و اینکه چگونه این تفاوت ها می تواند در نتیجه تاثیر بگذارد

شش- استفاده از ساختار زبانی تاثیرگذار

برخی از ساختارهایی که می تواند برای بیان صورت مسئله مناسب باشند عبارتست از

فرض کردن تعداد زیادی جواب: یکی از راه های خوب برای بیان صورت مسئله عبارتست از: "از چه راه هایی می توانم ..." این روش ارجحیت دارد بر اینگونه نوشتن "چگونه می توانم ..." . در شکل دوم، فرض بر این است که یک راه وجود دارد

مثبت نوشتن: فرایند فهم جملات منفی، طولانی تر و کندتر از فهم جملات مثبت است. همچنین استفاده از جملات مثبت، واقعی تر و انگیزه بخش تر هستند. مثلاً به جای عبارت ترک سیگار، می توانید از عبارت افزایش انرژی، طولانی زیستن و مواردی مشابه استفاده کرد

استفاده از جملات پرسشی: مغز ما پرسش ها را دوست دارد. اگر جملات قدرتمند و انگیزه بخش باشند، مغز تمام تلاش خود را برای یافتن پاسخ آن به کار می برد حتی وقتی که ما در خوابیم، ضمیرناخودآگاه ما مشغول یافتن پاسخ سوال هایمان است.

یک فرمول برای ساختار موثر صورت مسئله عبارتست از: از چه راه هایی (اشیاء) (کیفیت) (فعل) و (نتایج)؟

به عنوان مثال: از چه راه هایی می توانم کتابم (اشیاء) را جذاب تر (کیفیت) بنویسم (فعل) تا مردم بیشتر از آن استقبال کنند (نتیجه)؟

هفتم- جذاب سازی

مسئله هرچقدر جذاب تر باشد، انگیزه برای حل خلاقانه آن افزایش می یابد. مثلاً به جای افزایش فروش، از واژه هیجان زده کردن مشتریان استفاده کنید.

هشتم- معکوس کردن مسئله

وقتی که در رسیدن به جواب یک مسئله متوقف می شوید، مسئله را معکوس کنید. اگر می خواهید پیروز شوید، ببینید چه عواملی باعث شکست شما می شود. اگر به دنبال افزایش فروش هستید، ببینید عوامل کاهش فروش کدام ها هستند. وقتی در این حالت جواب را می یابید، کاری که باید انجام دهید این است که جواب ها را منفی کنید. مثلاً عواملی که باعث کاهش فروش می شود را انجام ندهید.

نهم- جمع کردن واقعیت ها

در مورد شرایط و علل مسئله، بررسی کنید. جزئیات بیشتری را بیابید به خصوص وقتی که مسئله پیچیده و بزرگ است، یافتن واقعیت ها قبل از رفتن سراغ راه حل، ضروری است. گفته می شود شناخت مسئله نیمی از یافتن راه حل است. من می گویم مسئله ای که به شناخت درآید ، دیگر مسئله نیست

برای یافتن واقعیت ها و شناخت بهتر مسئله ، پرسش هایی را بپرسید. مثلاً : چه چیزهایی در مورد مسئله روشن نیست؟ آیا می توان مسئله را به صورت دیاگرام ترسیم کرد؟ مرزها و حدود مسئله کدام است؟

دهم- مسئله یافتن صورت مسئله

با توجه به مواردیکه مطرح شد، می بینید که نوشتن درست صورت مسئله ، خود یک مسئله است. البته گذاشتن زمان برای تعیین صورت مسئله، بستگی به اهمیت مسئله دارد و باید یک تعادلی برای صرف زمان جهت تعیین صورت مسئله و صرف زمان جهت تعیین راه حل ایجاد کرد

منبع

WWW.LITEMIND.COM


No comments: