سابقه ادبی شکسپیر به یک ربع قرن بین سالهای 1585 تا 1612 میرسد. این زمانی انجام شد که زبان انگلیسی در یک مرحله قدرتمند در حال گسترش و توسعه بود. روانی و سیالیت بزرگ زبان انگلیسی مدرن در مراحل اولیه خود، به شکسپیر مقدار زیادی فضا برای نوآوری ارائه داد. شکسپیر در تمامی غزلیات، اشعار، روایتها و نمایشنامه هایش از 17677 واژه استفاده کرد که حدود 10% از این واژه ها، یعنی حدود 1700 واژه، جدید و برای اولین بار استفاده شده اند. او اینکار را با استفاده از تغییر بخشی از بیان واژه ها، اضافه کردن پیشوند و پسوندها، اتصال واژه ها به یکدیگر، استفاده از واژه های زبانهای خارجی، و یا اختراع یک واژه جدید انجام داد. این همان راهی است که اسنوپ داگ (خواننده موسیقی امروزی رپ) استفاده میکند.
منظور چیست؟ در گذشته بسیاری از تحقیقات، آزمایشات و مطالعات روی اثرات و عدم سلامتی مغز نشاندهنده این بوده که مغز توانایی انجام چه کارهایی را دارد. پرفسور فیلیپ دیویس در دانشکده زبان انگلیسی دانشگاه لیورپول، در حال تحقیقات مختلف روی مغز است. او نام مطالعات خود را "تغییرات کارکردی" گذاشته است. این مطالعات نشاندهنده این است که چگونه اشتباهات خلاقانه شکسپیر باعث "تغییرات مسیر ذهنی و باز کردن راههای جدید" برای آنچه مغز میتواند انجام دهد، شده است. بویژه ابداع نحوه سنجیده تغییر در بخشی از بیان یک واژه شکسپیر، ما را بجای گیج کردن، به هیجان میاورد.
دیویس با کمک دانشمندان تصویربردار مغز، به بررسی پردازش آزمایشات زبانشناسی مغز و اعصاب پرداخت. این آزمایشات نشان داد زمانی که مردم میدانند شنیده ها و گفته هایشان ثبت میشود، واکنش متفاوتی برای بکار بردن جملات دارند.
یک نوع اندازه گیری برای واکنشهای مغزی بنام ( ان 400) وجود دارد، بدین معنی که بعد از 400 هزارم ثانیه، مغز یک فکر یا یک درک را فهم میکند. این زمان طبیعی واکنش مغز است. از سوی دیگر، نوعی متفاوت در اندازه گیری واکنشهای مغز بنام (پ 600) وجود دارد که نشان میدهد مغز در اوج فعالیت خود 600 هزارم ثانیه طول میکشد که انواع کاملا متفاوت فکر یا درک را فهم و تجربه کند. دیویس این واکنش (پ 600) را "اثر عجیب" مینامد بدین دلیل که در حالت هیجان زده مغز در "حالت مردد آگاهی" است. جای تعجب نیست که شکسپیر استاد استنباط (پ 600) بود یا آنگونه که دیویس میگوید: متفکر کبیر، شکسپیر، نمونه غالب در ادبیات دوره الیزابت اول است. تجسم این آزمایش اینگونه است:
اما چگونه زبان شاعرانه با زبان محاوره متفاوت است؟ این نمونه ها را در نظر بگیرید که شکسپیر چگونه کاربرد دستور زبان واژه ها را تغییر داده است:
صفت به فعل تبدیل شده: خونم را غلیظ کن – از قصه زمستان
ضمیر به اسم تبدیل شده: ظالمانه ترین زنده او – از شب دوازدهم
اسم به فعل تبدیل شده: او فرزند بودن همانگونه که من پدر بودم – از شاه لیر
همانطور که تحقیقات دیویس نشان داده است مغز بجای رد نقص قوانین صرف و نحو و ترکیبی ، آنها را میپذیرد و توسط تجربه دستور زبان عجیب و غریب برانگیخته میشود. هنوز کاملا ثابت نشده است که مغز دارای بخشی با عنوان "مخالفت با افعال" است. اما دیویس میگوید که تحقیقات او نشان میدهد "در لحظه تردید"، در اثر تحریکات تغییرات کاربردی، مغز نمیداند که چه بخشی به کدام واژه اختصاص دارد.
چه اهمیتی دارد؟ از نظر دیویس، ما به زبان خلاق نیازمندیم که مغز را زنده نگه داریم و زبان امروزی ما با نقاط و جملات ساده نوشته میشوند، سقوط فابل پیش بینی است. اغلب میتوان قبل از اینکه کسی جمله خود را باتمام برساند، آنرا حدس زد و این نشانه به بن بست رسیدن تدریجی مغز است.
دیویس همچنین درباره امکانات تحقیقات برنامه های کاربردی در زمینه های دیگر مانند درمان زوال عقل، سخن میگوید. او میگوید:" برای امید یافتن و رسیدن به راههایی برای درمان زوال و افسردگی عقل باید با صدای بلند برای بیماران کتاب خواند." فراموش نکنیم، دیویس اولین و مهمترین پژوهشگر ادبی است. استدلال او اینستکه، افزایش فعالیت ذهنی در پاسخ و واکنش مغز به تجربیات او، ممکن است یکی از دلایلی باشد که چرا نمایشنامه های شکسپیر چنین تاثیر بسزا و شگرفی بر خوانندگان و بینندگان دارد. دیویس میگوید: چیزی که در قلب شکسپیر است همان شعر"ظرفیت سریع صاعقه" است که بوسیله جعل صنعت کنایه و استعاره" یک سالن تئاتر" در مغز ایجاد میکند
درس: بجای گذاشتن الکترودهای متعدد در روی پوست سر خود، چهار جمله زیر را بخوانید و از خود بپرسید که کدامیک را بیشتر دوست دارید؟
یک- یک پدر و یک پیرمرد مهربان: او شما را غضبناک کرد
دو- یک پدر و یک پیرمرد مهربان: او شما را زغال چوب سیاه کرد
سه- یک پدر و یک پیرمرد مهربان: او شما ریزاند
چهار: یک پدر و یک پیرمرد مهربان: او شما را دیوانه کرد
اگر این آزمایش روی شما کارکردی داشته باشد باید اینگونه عمل کند: جمله اول میباید اسنباط طبیعی مغز باشد. مغز این جمله را بازشناسی وحس میکند. بر خلاف جمله دوم که مغز آنرا مردود میشمارد. خط سوم پاسخ اندازه گیری هر دو روش (پ 600 و ان 400) است، زیرا که هر دو دستور زبان و معنا را نقض کرده و حروف نامربوطند. خط چهارم نمونه ای از تغییرات کاربردی است که در "شاه لیر" هم بکار گرفته شده. حال مغز شما مثل شکسپیر فکر میکند.
مترجم: فرشاد سجادی
منبع:
http://bigthink.com/ideas/37731
No comments:
Post a Comment