به کارگيری و ارزيابي تعاريف
مقدمه
فقدان شفافيت در گفتگو مي تواند استدلال هاي خوب را پنهان کرده و مانعي در ارتباط موثر باشد زيرا اگر در يک گفتگو، طرفين درک يکساني نسبت به مفاهيم کليدي نداشته باشند، رسيدن به توافق کار دشواري خواهد بود. تصور کنيد طرفين يک گفتگو يا مناظره از مفاهيمي همچون آزادي، عدالت، توسعه، سعادت و مواردي از اين دست، تعريف يکساني نداشته باشند. در اين صورت گفتگو يا مناظره آنها بي ثمر خواهد بود.
يک راه براي ايجاد شفافيت در گفتگو، مناظره و هرآنجا که حضور تفکر انتقادي لازم است، استفاده از تعاريف درست است. براي ارزيابي يک تعريف ابتدا بايد انواع تعاريف را شناخت. تعاريف را مي توان داراي چهار نوع دانست که به قرار زير اند
تعريف وازه ای
تعريف واژه اي، معني فعلي واژه را بيان مي کند. مثلاً تعريف واژه ای «متاهل» عبارتست از «کسی که دارای همسر است». تعريف واژه ای، کاربرد اصلي واژه را بيان مي دارد. اما چگونه مي توان معني واقعي واژه را دانست؟ بسياري از مردم تصور مي کنند که لغت نامه ها، مرجع مناسب و جامعي براي تعاريف واژه اي هستند اما اين تصور نادرستي است زيرا تعريف بسياري از لغات، مشکل است مانند رنگ. برخي از لغت نامه ها در تعريف قرمز، آورده اند: رنگ گوجه رسيده، اما اين قرمز نيست. قرمز ، آبي نيست حتي اگر همه گوجه هاي رسيده آبي باشند.
قصد لغت نامه هاي عمومي اين است که دلالت هاي کافي براي کابرد اصلي يک لغت ارائه دهند تا بتواند در زندگي روزمره بتواند استفاده درستي از آن داشته باشد. به علت محدوديت در پوشش مفاهيم توسط واژه ها، شايد تعاريف نتواند معني جامع و مانعي از لغات ارائه دهد.
تعريف قراردادي
تعاريف قراردادي، معني فعلي واژه را بيان نمي دارد بلکه يک معني جديد براي واژه ايجاد مي کند. وقتي يک معني قراردادي پذيرفته شود، ديگر واژه با آن تعريف بيان مي شود نه با معني واقعي اش. مانند غير انتفاعي (مانند مدارس غيرانتفاعي) که معني اصلي اش برنداشتن سود شخصي است اما معني قراردادي آن خصوصي بودن است. همچنين واژه استثمار که معني اصلي اش، سود رساندن است اما معني قراردادي آن سواستفاده کردن و به يغما بردن است
تعريف دقيق
تعريف دقيق شايد ترکيبي از تعريف واژه ای و تعريف قراردادي باشد. قصد از تعريف دقيق، ايجاد دقت بيشتر براي يک واژه براي مقاصد خاص است. به عنوان مثال در ارائه تخفيف و ديگر خدمات اجتماعي براي افراد سالمند، مسن بودن، داشتن سن بيش از 60 سال تعريف مي شود
تعريف مجاب کننده
تعريفي که شنونده را به مفهوم خاصي سوق مي دهدف مثلاٌ کسي که مخالف سقط جنين است آن را قتل يک انسان بي گناه تعريف مي کند. اين نگاهي منفي است در صورتي که تعريف مجاب کننده مي تواند شامل نگاه مثبت هم شود.
ارزيابي تعاريف
ارزيابي يک تعريف بستگي به نوع آن تعريف دارد. در تعريف واژه ای ، آنچه مهم است کاربرد درست واژه است و اينکه تعريف بايد نه خيلي گسترده و نه خيلي محدود باشد يا به عبارتي جامع و مانع باشد
در تعريف قراردادي، از آنجايي که يک واژه جديد تعريف مي شود، بايد تعريف داراي دور (شهر ري کجاست؟ نزديک شاه عبدالعظيم. شاه عبدالعظيم کجاست؟ نزديک شهر ري)، تناقض و ابهام نباشد.
در تعريف دقيق، بيان کميت هاي قابل اندازه گيري مهم است و در تعريف مجاب کننده، استفاده از واژه هاي داراي بار عاطفي که ايجاد کننده حس مثبت يا منفي باشد، اهميت دارد
از منظر تفکر انتقادی، بهترين نوع تعريف، تعريف واژه ای است و بدترين نوع تعريف، تعريف مجاب کننده که استفاده آن در تفکر انتقادی جايزنيست. کاربرد تعريف مجاب کننده بيشتر در جدل است که جدل بيشتر بر سفسطه استوار است تا استدلال
اگر تعريف قراردادی مورد استفاده قرار گيرد، بايد مفهوم آن تصريح شود که طرفين يک تعريف را مبنا قرار دهند
همچنين تعريف دقيق نيز در هر جا جايز نيست و نمی توان به آن عموميت بخشيد بلکه بايد به صورت محدود و در جايگاهی که از آن واژه استفاده تخصصي شده است، مورد استفاده قرار گيرد
منبع
No comments:
Post a Comment