به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Monday, April 16, 2012

نکته 230: سه سئوال که نوآوری را ازبین میبرد


یک شرکت بیمه بزرگ را میشناسم که مایل به ساخت یک طرح اساسی برای آینده است. بنابراین شروع به جمعآوری منابع قابل توجه ای از نوآوریهای بزرگ میکند. اما هیئت مدیره و کمیته اجرایی متوجه میشوند که نوآوری یعنی پذیرفتن و شروع شکل گیری مجموعه ای کامل از سئوالات مناسب
در اینجا سه سئوال که احتمالا برای از بین بردن نوآوری تضمین شده اند، میایند
"بازگشت سرمایه گذاری در این پروژه چیست؟" این سئوال، گروه نوآوری را میترساند و آنها را مجبور به دروغپردازی میکند. آنها نمیتوانند پاسخگوی این سئوال باشند زیرا که هنوز خیلی زود است که بتوانند نتیجه را ارزیابی کنند. پس بنابراین، یا یک جواب میسازند و واقعیت را میپیچانند و جواب دادن را کش میدهند و یا با دادن اطلاعات مالی بیمورد، امیدوار میشوند که کسی متوجه جواب بیمورد آنها نخواهد شد
"آیا میتوانید اینمورد را تایید و با دادن اطلاعات و دادههای محکم، آنرا ثابت کنید؟" با پرسیدن این سئوال از یک گروه نوآوری، آنها تمام انرژی خود را در جهتی اشتباه بکار خواهند انداخت. آنها، بجای تفکر بروی مشتریان، ایده های خوب و نمونه های عالی، تلاش زیادی برای یافتن اعداد و قرائن از روی بازار گذشته و تجربه های پیشین میکنند
"آیا نکات مهم و نقاط عطف خود را بخوبی میشناسید؟" اینگونه سئوال باعث میشود که تیم نوآوری، هرچیز بحث انگیز جدید دیگریی را کنار گذاشته و به جهان شناخته شده قبلی خود که میشناسد بازگردد. آنها کاری را انجام میدهند که دیگر نوآوری نخواهد بود. نقاط عطف و شناخته شده یک طرح آنجاست که شما میشناسید و تجربه کرده اید، ولی توجه نامناسبی برای نوآوری و مطالعه طرحهای جدید هستند
بعنوان یک عضو هیئت مدیره و کمیته اجرایی، وظیفه شما نباید تلاش برای از بین بردن نوآوری باشد. این درست است که نوآوری با بسیاری از تستهای استاندارد مقابله میکند ولی فرآیندی است که باعث موفقیت مدیران تجاری میشود. مشکل است بتوان قبول کرد که نوآوری نیاز به کاوش در فلمرو ناشناخته ها  با جادههای پر پیچی دارد که پیچ و خمهای بعدی و پیرامون خود را هم نمیتوانید بدرستی ببینید. میباید با جمله  "هنوز مطمئن نیستم" راحت کنار بیایید
خوشبختانه پرسشهای جایگزین بسیار بهتری هم وجود دارند که شما میتوانید بپرسید که هم خودتان بینش بهتری داشته باشید و هم نوآوران با آنها احساس راحتی بیشتری کنند و درنتیجه پیشرفت حاصل شود. برای نمونه
"چه قابلیتهای مشکل یا ساده ای با شروع این طرح بوجود میآیند؟" آنگاه نوآوران، قابلیتهای جدید را در راه خود گسترش میدهند. قابلیتهای ساده میتوانند اینها باشند: گروه چگونه میتوان با ابهامات و سئوالات برخورد کرد، چگونه میتوان مشتریان بهتری جمعآوری کرد و یا چگونه میتوان بمنظور توسعه باروری، شریکهای جدید تجاری یافت؟ قابلیتهای مشکل هم میتوانند اینها باشند: قابلیتهای فنی، ازجمله فنآوری جدید در رسانه های سراسری، این قابلیت هیچگونه سود مالی فوری را بهمراه ندارد، ولی در آینده، حتی درصورت "شکست طرح" در مزایای مستقیم هم امکانپذیر است
"چگونه سود بیشتری را برای سهامداران ایجاد میکنید؟"پول تنها از طرف کسانی میآید که خرید میکنند. و مردم هم علاقمند به خرید از فروشندگان شاد هستند، بویژه در صنایع خدمات. مدتها قبل از اینکه تجارت شروع به تبلور و رشد کند، پرسیدن این سئوال میتواند به دیدن اینکه این طرح به ایجاد ارزش و سود بیشتر برای سهامداران شما میشود، کمک میکند
"چه چیزی میآموزید؟" هرگاه که نوآوران تلاش جدیدی میکنند، در طول مسیر خود چیزهای جدیدی کشف میکنند. آنها میتوانند بیاموزند که چگونه اطلاعات پیچیده را تصور کنند و یا چگونه همکاری موثرتری را بوجود آورند. ممکن است که از اختراع خود تنها بخشی از بازار را تصاحب کنند، اما بینش پرارزشی را بدست خواهند آورد
پرسیدن این سئوالات جایگزین ایجاد انرژی در نوآوران میکند، زیرا که شما آنها را دعوت به تفکر میکنید. همچنین، اینگونه سئوالات باعث میشود که احساس کنند که شما به انها اهمیت میدهید. با گسترش حرکت و توسعه این سئوالات، شما فرمان کنترل و اقتدار الهام بخش تری را از رهبری بدست میآورید

مترجم: فرشاد سجادی
منبع:
http://blogs.hbr.org/cs/2011/03/three_questions_that_will_kill.html


  
  

No comments: