به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Tuesday, November 02, 2010

نکته 158: قوانین مغز: 12 اصل برای استفاده بهتر از مغز


قانون اول- تمرین های بدنی: تمرین های بدنی، قدرت مغز را افزایش می دهد

مغز انسان به صورت پیوسته در حال تکامل است. یک تحقیق که بر روی دو گروه مردم، یکی افراد فعال و دیگری افراد تنبل انجام شد، نتایج جالبی داشت. تمرین های بدنیبر فعالیت های اجرایی، وظایف خاص و زمان نشان دادن واکنش اثر مثبتی دارد. محققان پرسیدند: اگر افراد تنبل نیز فعال شوند، آیا نتایج بهتری را در آزمون های روان شناسی کسب می کنند؟ نتیجه مثبت بود حتی با تمرین های اروبیک. بعد از چهار ماه تمرین، نتایج به طور زیادی بهبود یافت

تمرین های بدنیبه دو دلیل توانایی شناختی را افزایش می دهد: اول اینکه جریان اکسیژن به مغز را افزایش می دهد که منجر به کاهش اکسیدان می شود. دوم اینکه بر ساختار مولکولی مغز هم تاثیر دارد. تمرین های بدنیباعث افزایش تولید نرون ها، بقا و مقاومت در برابر استرس و ضایعات می شود


قانون دوم - بقاء: مغز انسان بیش از حد تکامل یافته است

مغز یک عضو تکامل یافته است و برای این طراحی شده که مسایلی را حل کند که مرتبط با محیط ناپایدار پیرامونی است. انسان قوی ترین موجود در کره زمین نیست اما کلید بقای انسان این است که قوی ترین مغز را دارد

قوی ترین مغزها باقی خواهند ماند نه قوی ترین جسم ها. توانایی ما در حل مسایل، یادگیری از خطاها و اتحاد با دیگران منجر به بقای انسان شده است. ما به واسطه یادگیری همکاری و تشکیل تیم با همسایگانمان توانستیم بر جهان تسلط یابیم

توانایی ما در درک یکدیگر، مهم ترین عامل بقاست. ارتباط به ما کمک کرد تا در جنگل بقا یابیم و همین عامل باعث خواهد شد که امروزه در محیط کار و مدرسه نیز موفق باشیم. اگر کسی با رئیس یا معلم خود احساس راحتی نداشته باشد، نمی تواند کارش را به خوبی انجام دهد. اگر دانش آموزی به علت روش نادرست معلم در آموزش، احساس ناتوانی در یادگیری داشته باشد ممکن است گوشه گیر و منزوی شود


قانون سوم - رشته های ارتباطی: هر مغزی دارای رشته های ارتباطی متفاوتی است

آنچه که در زندگی واقعی انجام می دهید و می آموزید، منجر به تغییر رشته های ارتباطی مغز شما می شود. این رشته های ارتباطی عیناً مانند سیم کشی است. قبلاً بشر تصور می کرد که هفت نوع هوش وجود دارد اما تعداد هوش ها شاید بالغ بر 7 میلیارد یعنی به تعداد انسان ها باشد

نواحی گوناگون مغزی افراد به صورت های گوناگونی رشد می یابد. هیچ دو نفری دارای رشته های ارتباط مغزی یکسان نیستند، حتی دوقلوها. شما می توانید این را قبول کنید یا رد کنید. نظام فعلی آموزش این موضوع را رد کرده زیرا طبقه بندی را بر اساس سن انجام می دهد.


قانون چهارم - توجه: ما نمی توانیم به چیزهای کسل کننده توجه کنیم

آنچه که ما بدان توجه می کنیم، عمیقاً متاثر از حافظه ماست. تجارب قبلی ما، تعیین کننده جایی است که بدان توجه می کنیم. مغز به 3 موضوع واکنش شدید دارد: خوراک، خطرات و سکس. جدای از اینکه شما چه کسی هستید، ذهن توجه زیادی به این پرسش ها دارد: می توانم آن را بخورم؟ آیا آن مرا خواهد خورد؟ می توانم با آن جفت شوم؟ آن می تواند با من جفت شود؟ آیا آن را قبلاً دیده ام؟

مغز چندکاره نیست. ما می توانیم حرف بزنیم و نفس بکشیم. اما درمورد کارهای سطح بالاتر، ما فقط یک کار می توانیم انجام دهیم. نقاشی کیدن هنگام صحبت با تلفن، مانند نقاشی یک فرد مست است. مغز به صورت مرحله به مرحله کارش را انجام می دهد و برای تغییر کارکردش تنها نیاز به کسر کوچکی از زمان دارد. برای همین است که کسانی که در حال رانندگی با تلفن همراه صحبت می کنند، نیم ثانیه در گرفتن ترمز، تاخیر دارند و این می تواند منجر به تصادف شود

مدرسه و محل کار افراد را تشویق می کنند تا چندکاره باشند. در حین زدن ایمیل به تلفن هم جواب دهند و نامه ای را مهر کنند. مطالعات نشان می دهد که در این حالت، خطاها 50% افزایش می یابد و زمان انجام کار دو برابر می شود

بنابراین تا زمانی که به صورت آنلاین کار می کنید، پریشان هستید. بنابراین سازمان های آنلاین، سازمان های مولدی نیستند


قانون پنجم - حافظه کوتاه مدت: تکرار کن تا به خاطر بسپاری

مغز انسان در هر 30 ثانیه تنها 7 اطلاعات را می تواند نگه دارد. این یعنی، ذهن شما تنها یک تلفن 7 رقمی را می تواند حفظ کند. اگر شما می خواهید این اطلاعات را برای چند دقیقه، یا یکی دو ساعت نگه دارید، باید دائماً آن را تکرار کنید

برای تقویت حافظه، باید در همان لحظه های اول، آنرا رمزگزاری کنید. بسیاری از ما در به خاطر سپاری نام ها مشکل داریم. اگر در یک مهمانی می خواهید نام مری را به خاطر بسپارید، بهتر است که برای خودتان برخی از اطلاعات مربوط به مری بازگویی کنید. مثلاً "مری یک لباس آبی پوشیده و رنگ مطلوب من هم آبی است". این روش شاید بصری به نظر نیاید اما آزمایش ثابت کرده که اینکار به حافظه کمک می کند

در یک کلاس سوم دبستان، از دانش آموزان خواسته شد تا جدول ضرب را در مدرسه تکرار کنند. عملکرد این کلاس از کلاس مشابه ای که جدول ضرب را تکرار نکرده بودن، به مراتب بهتر بود. اگر معلمان و دانشمندان مغز با کمک همدیگر کار تحقیقاتی می کردند چه بسا یادگیری در همان کلاس رخ می داد نه در خانه


قانون ششم - حافظه بلند مدت: به خاطر بسپار تا تکرار کنی

تقویت حافظه به سال ها زمان احتیاج دارد نه به دقایق، ساعات یا روزها. چگونه می توان به خاطر سپاری را تقویت کرد؟ در معرض مکرر اطلاعات قرار گرفتن / در زمان های مشخص / یکی از قدرتمندترین راه ها برای ثبت اطلاعات در مغز است

فراموشی به ما اجازه می دهد تا حوادث را اولویت بندی کنیم. اما اگر می خواهید به خاطر بسپارید، به یاد داشته باشید که تکرار کنید


قانون هفتم - خواب: خوب بخواب تا خوب فکر کنی

وقتی که می خوابید، مغز اصلاً استراحت نمی کند، بلکه به صورت باور نکردنی فعال است. ممکن است که دلیل نیاز ما به خوابیدن، این باشد که بتوانیم یادبگیریم

خوابیدن مهم است زیرا یک سوم از وقت خود را در خواب می گذرانیم. کم خوابی به توجه، کارکردهای اجرایی، حافظه، را صدمه رسانده، مزاج، مهارت های کمی، استدلال و حتی مهارت های حرکتی آسیب می رساند

دانشمندان هنوز نمی دانند که چه مقدار به خواب نیاز داریم. این مقدار با تغییر سن، جنسیت، بارداری، بلوغ و بسیاری چیزهای دیگر تغییر می کند

خواب میان روز، طبیعی است. آیا بعد از ظهر احساس خستگی کردید؟ این به خاطر آن است که مغز شما می خواهد چرتی بزند. در سر شما بین دو لشکر یک جنگ است. هر لشکر تشکیل یافته است از تعدادی سلول های مغزی. یک لشکر می خواهد که شما به خواب بروید و لشکر دیگر می خواهد شما بیدار بمانید. حدود ساعت 3 بعد از ظهر، یعنی 12 ساعت بعد از نیمه خواب شما، تمام مغز شما می خواهد که چرتی بزند

خواب نیمروزی منجر به آن میشود که کارایی ذهنی شما افزایش یابد. در یک مطالعه، یک چرت 26 دقیقه ای، کارکرد خلبان های ناسا را 34 درصد افزایش داد

جلسات مهم را در ساعت 3 نگذارید چون نتایج خاصی نخواهد داشت


قانون هشتم - تنش (استرس): مغز دارای تنش از شیوه دیگری یاد می گیرد

مغز شما به گونه ای ساخته شده است که بتواند تنش های در حدود 30 ثانیه را تحمل کند. مغز شما برای این طراحی نشده است که استرس های بلند مدت که کنترلی بر آن ندارد را تحمل کند. یک ببر دندان شمشیری شما را می خورد مگر اینکه شما فرار کنید. اما این ها در کمتر از یک دقیقه رخ می دهد. اگر شما رئیس بدی داشته باشید، گویی ببر دندان شمشیری سالهاست که جلوی درب اتاقتان ایستاده است و ثبات شما را به هم می زند. اگر شما ازدواج بدی کرده اید، گویی ببر دندان شمشیری سال ها در رختخواب شماست. در این حالت ها شما فقط می توانید کوچک شدن مغزتان را شاهد باشید.

تنش می تواند تمام شناخت موجود را به هم بزند. می تواند حافظه و کارکردهای اجرایی را به هم بزند. می تواند مهارت های حرکتی شما را به هم بزند. وقتی که شما به مدت طولانی در معرض استرس هستید، سیستم ایمنی بدن شما هم به هم می خورد. در این حالت زود مریض می شوید. اجازه خواب را از شما می گیرد و باعث افسردگی شما می شود.

ثبات روانی خانه، مهم ترین عامل موفقیت تحصیلی است. اگر می خواهید فرزندتان در تحصیل موفق باشد همسرتان را دوست داشته باشید

شما فقط یک مغز دارید. همان مغزی که شما در خانه دارید، همان مغز را هم در محل کار یا مدرسه دارید. استرسی که شما در خانه متحمل می شوید بر کار شما در مدرسه یا خانه هم اثر می گذارد و بالعکس


قانون نهم - یکپارچه سازی ذهنی: تحریک بیشتر حس ها

حس های ما با هم کار نمی کنند بنابراین باید آنها را فعال کرد. اگر مغز ما می خواست در یک مهمانی شلوغ، همه صداها، مناظر، بوها و تماس های بدنی را دریابد که عملاً متلاشی می شد. بویدن، اثر غیرمعمولی در تحریک حافظه دارد. اگر شما از جزئیات یک فیلم بپرسند در حالی که بوی پاپ کورن در هوا پخش باشد، شما 10 تا 50% بیشتر به خاطر می آورید

بو در کسب و کار هم مهم است. در رستوارن های استارباکس، اولین چیزی که به مشام می رسد، بوی قهوه است. آنها برای اینکه مطمئن شوند که بوی قهوه بیشترین تاثیر را دارد، کارهای زیادی را در طی سال ها انجام دادند.

کسانی که در محیط چند حسی هستند، بهتر از کسانی عمل می کنند که در محیط تک حسی هستند.


قانون دهم - دیدن: دیدن بر دیگر حس ها برتری دارد

ما در به خاطر سپاری تصاویر خیلی بهتر عمل می کنیم. اگر در معرض اطلاعاتی قرار بگیرید، بعد از سه روز تنها 10% آن را به خاطر می سپارید. اما اگر یک تصویر به آن اضافه کنید 65% آن را به خاطر می سپارید

تصاویر از متون هم بهتر است زیرا متون خیلی بر ما تاثیر ندارد. مغز ما یک متن را مانند انبوهی از تصاویر کوچک می بیند و ما برای فهمیدن آن متن باید علائم مشخصی را پیدا کنیم (که همان کلمات باشد). این کار زمان می برد

اگر با پاورپوینت و تنها بر اساس کلمات بخواهید موضوعی را ارائه دهید، چندان موفق نخواهید بود. اطلاعاتی که تنها مبتنی بر متن باشد، اثرگذاری اش کم است. پس روش ارائه خود را کاملاً تغییر دهید


قانون یازدهم - جنسیت: مغز زن ها و مردها متفاوت است

تفاوت ها کدام است؟ متخصصان سلامت روان سال هاست که تفاوت های جنسی را در انواع و اقسام اختلالات روانی می شناسند. مردها بسیار بیشتر از زن ها دچار شیزوفرنی می شوند. زنان 2 برابر بیش از مردان گرفتار افسردگی می شوند که این افسردگی بعد از بلوغ شروع شده و تا 50 سال ادامه می یابد. مردان بیشتر از زنان رفتارهای ضداجتماعی دارند. زنان بیشتر عصبی هستند. بیشتر معتادان به الکل ومواد مخدر، مرد هستند. لاغری مضمن بیشتر گریبانگیر زنان می شود

مردان و زنان به صورت متفاوتی با استرس روبرو می شوند. در یک آزمایش که با نمایش یک فیلم ترسناک انجام شد، در مردان نیمکره سمت راست مغزشان نسبت به موضوع واکنش نشان داد ولی در زنان، نیمکره سمت چپ مغزشان. بنابراین وجود یک تیم متشکل از زنان و مردان که به صورت همزمان در معرض موقعیت های استرس آور قرار بگیرند، می تواند بهتر بر آن موضوع غلبه پیدا کند.

مردان و زنان موقعیت های عاطفی را به صورت متفاوت پردازش می کنند. عواطف مفیدند. آنها باعث می شوند که مغز توجه نشان دهد. تفاوت ها محصولی از واکنش پیچیده بین غریزه و تربیت هستند


قانون دوازدهم - اکتشاف: ما در کشف کردن قوی و ذاتاً یک کاشف هستیم

میل به کشف کردن هرگز ما را ترک نمی کند؛ حال چه در مدرسه باشیم و چه در اداره. کودکان، مدلی از روش یادگیری هستند، نه انفعال نسبت به محیط بلکه با آزمودن درست از طریق : مشاهده، فرضیه، آزمایش و نتیجه گیری. با روش کودکانه بر چیزها آزمایش انجام دهید به طور مثال ببینید که آنها چه خواهند کرد

گوگل، قدرت اکتشاف را درک کرد. کارکنان گوگل 20% زمانشان را صرف رفتن به جایی می کنند که مغزشان مایل است.. 50% محصولات جدید گوگل مانند جی میل و گوگل نیوز، از همین پرسه زنی های 20% ایجاد شده است


منبع

http://www.brainrules.net/the-rules

No comments: