به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Tuesday, January 04, 2011

نکته 181: شکست قانون پارکینسون و گسترش بهره‌وری شخصی


آنگونه که زمان قابل دسترسی‌ به ما اجازه دهد، کارمان را گسترش میدهیم. حتی اگر این نام آشنا باشد، مطمئنم که در تله قانون پارکینسون افتاده اید. راه فرار چیست؟ آیا این نشانه را تشخیص می‌دهید؟

ما همه این موقعیت را میشناسیم: تا زمانی‌ که وقت زیادی برای انجام یک وظیفه داریم، آنقدر آنرا به تعویق میاندازیم که این وظیفه تبدیل به یک کار فوری میشود، آنگاه که مهلت انجام کار نزدیک به غیر ممکن میشود، تبدیل به کارآمدی زبدهٔ می‌شویم و آنرا درست سر وقت و به صورت معجزه آسایی به اتمام میرسانیم.

شش مرحله که به شکست قطعی قانون پارکینسون منجر میشود

خلاصه قانون پارکینسون در انجام تکالیف درسی‌ در مدرسه اینست؛ حتی اگر زمان یک ماه کامل برای انجام کاری است، بیشتر شاگردان، بطور ناکارامدی کار را تا روزها و حتی شبهای آخر به تعویق میاندازند و در لحاظت پایانی، کار را انجام میدهند. اگر شما یکی‌ از این دانش آموزان هستید ، باید بدانید‌ که "کار کردن" روی یک تکلیف در تمام زمان داده شده به آن تکلیف برای انجام آن لازم است. حتی اگر از نظر روانی‌ فقط صرف کمی‌ وقت برای انجام آن لازم باشد

اگر شما این زمان کوتاه را زودتر صرف انجام آن کنید، از زمان باقی‌ مانده با لذت بیشتری استفاده می‌کنید. (و زمان استراحت و کار بیشتر روی تکالیف دیگری خواهید داشت). آیا معنی این حرف اینست که ما محکوم به انجام کار در زمان معین آن هستیم؟ چگونه میتوانیم از این قانون ناکارامد پارکینسون رهایی یابیم؟

یک- تقسیم وظایف و تاریخ اتمام

قانون پارکینسون همواره زمانی‌ که شما وقت طولانی تری برای انجام کاری را دارید، تشدید میشود. بهترین راه حل اینست که وظایف و کارها را به قسمت‌های کوچکتر تقسیم و برای اتمام هر قسمت زمان تعیین کنید. این تعیین زمان اتمام قابل دسترس، به شما علاوه بر پیشرفت مکرر، این حسّ خفیف را میدهد که همواره با کار خود در تماس هستید و توجه شما معطوف به انجام کارتان است

این روش کارایی‌ بسیار خوبی‌ دارد ولی‌ همواره به یاد داشته باشید که مهلت‌های داده شده زمان اتمام هر قسمت بسیار جدی هستند و آنها را ساده نگیرید


دو- درک منظور اتمام کار

گاهی درک اتمام کار ساده نیست. هر چه کمال گراتر باشید قربانی راحت تری برای قانون پارکینسون هستید. همیشه چیزهای کوچکی برای اضافه کردن به کار وجود دارند. فقط یک کوچولو دیگه و همین!!!؟ مطمئناً، هدف شما بالا بردن کیفیت است ولی‌ قسمت سخت این است که بدانیم کجا این خط اتمام را بشکنیم تا وقت اضافه برای انجام کار اختصاص ندهیم. اگر شما دچار چنین مشکلی‌ هستید، چیزی

که به شما کمک می‌کند این است که تعریف دقیق خروج از وظایف خود را بدانید

ترفند در اینجا اینست که شما به راحتی کار را در زمان لازم متوقف کنید. درست مثل اینست که "یک ورق سفید پیشنویس فضای زیادی برای تفسیر کامل درونی شما دارد"


سه- روشنی حدود و مرزها

بیشتر مواقع قانون پارکینسون وقتی‌ ضربه میزند که ما در یک زمان کارهای بیش از اندازه انجام میدهیم. روزمان را با کارهای تمام نشده به اتمام میرسانیم و با مقادیر زیاد حواس پرتی آنرا بدتر هم می‌کنیم. برای جلوگیری از این باید کارها را یکی‌ یکی‌ انجام دهیم و توجه خود را معطوف به انجام یک کار کنیم تا حواسمان کمتر پرت شود. بهترین راه حلی که من میشناسم استفاده از جعبهٔ زمان است. برای انجام هر کاری زمان محدود تعیین کنید و بدین وسیله کارهایتان را به اتمام میرسانید یا حداقل، پیشرفت قابل ملاحظه‌ای در اتمام آنها بدست میاورید

یکی‌ دیگر از راههای مناسب تنظیم حدود و تفکیک زمان کار و فراغت است. اگر شما احترام به زمان قابل دسترس خود در انجام امور بگذارید، یاد میگیرد که چگونه حدود کار را معلوم کنید. تکنیک مورد علاقه من برای نگهداشتن محدوده کارها استفاده از "بودجه زمان" است. بدین معنا که برای هر قسمت از زندگی‌ خود چه مقدار زمان صرف می‌کنید


چهار- به چالش گرفتن خود

هر گاه که شما وقت محدودی برای انجام کاری دارید، مغزتان زیر فشار بیشتری برای به اتمام رساندن کار در زمان تعیین شده است. پس این زمان است که سپر ایمنی پنهان شما را برای ارزیابی انجام وظایف ناکارامد می‌کند. در اینجا به جای به چالش کشیدن تعیین ضرب‌العجل برای خود چه چیزی میتواند جایگزین باشد؟ من میگویم: به چالش کشیدن شدید، خیر! بلکه چالش ظریف و خفیف. ترفند در اینجاست که باید ارزیابی و توانایی‌ خود را باور داشته باشید در غیر اینصورت آنها ندیده گرفته میشوند

از جعبه زمان استفاده کنید و زمان را تقلیل دهید. آیا میتوانید ۱۰% یا ۲۰% سریعتر باشید؟ یا شاید هم سریعتر؟ به محض تنظیم انتظار مدت انجام وظیفه، انجام آن وظیفه خودبخود سریعتر خواهد شد. چیز خوب در مورد به چالش کشیدن خود اینستکه استعداد ارزیابی خود را بسرعت گسترش می‌دهید و علاوه بر آن با پیدا کردن راههای خلاقانه از این چالشهای خود خواسته لذت می‌برید. با انجام اینگونه تمرینات وظایفتان را بخوبی تقسیم و تفکیک کرده و آنها را بطور موثری برای به چالش گرفتن راحتتر می‌کنید

پنج- ایجاد مشوقها برای اتمام زودتر کارها

یکی‌ از علل شیوع قانون پارکینسون، بخصوص در شرکتها، اینستکه به ندرت حق و حقوقی برای به پایان رساندن زودتر کارها قائل میشوند

زودتر تمامش کنم؟ حدس بزن دفعه دیگه چه اتفاقی‌ میافته اگه زودتر کار رو تحویل بدم؟

حتی بدون داشتن رئیس در پیرامون خود، مطلوب است که وظیفه فعلی‌ را تا حد امکان به تعویق بیاندازیم که مثلا از گرفتن کار دلهره آور بعدی اجتناب کنیم

حال اگر کاری را زودتر از موعود مقرر به پایان رساندید، پاداش کوچکی بخود بدهید: یک استراحت کوتاه، سری به وب زدن، یا یک قدم زدن، هر کاری که دوست دارید بکنید و لذت از احساس خوبی‌ که لیاقت آنرا دارید، ببرید. در اینجا پاداش شما از نتیجه است نه از صرفه جویی در زمان. البته مشوقها برای بپایان رساندن زودتر کار باید بخوبی تعریف و فهم شوند، بخوبی کار را تمام کردن، نه اینکه فقط برای گرفتن تشویق کار را ناتمام و درهم و برهم و بی‌سلیقه تحویل دادن

شش- دانستن مراحل بعدی

در آخر، به یک کار آنقدر می چسبیم، چون نمیدانیم که بعد از آن چه کنیم. در بیشتر مواقع، تلاش‌های شناختی‌ در برنامه ریزی وظایف بسیار مهمتر از نیاز انجام آنهاست. این بدن معناست که اگر ما چیزی برای فعالیت کردن نداشته باشیم، احتمالا انرژی لازم برای برنامه ریزی بعدی را نداریم که به کار بگیریم و در اینجا ساده ترین راه چسبیدن به وظیفه فعلی‌ تا حد امکان است. چیزی که همواره درصدد تقسیم آن هستیم، برنامه‌ریزی و انجام کارهاست و اطمینان حاصل کنید که کار بعدی هم وجود دارد تا نیازی به شتاب و یا اجتناب از کار کردن شما نشود



مترجم : فرشاد سجادی


منبع

http://litemind.com/parkinsons-law/

No comments: