به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Monday, January 10, 2011

نکته 185 : پانزده پیشنهاد برای تولید ایده


تولید ایده : یک هنر تجسمی

به نظر می رسد که ایده ها در بدترین موقع ممکن سراغ ما می آیند و وقتی که ما نیاز به ایده داریم، آنها سراغ ما نمی آیند. غالب اوقات آنها اصلاً نمی آیند. هیچ احساسی بدتر از این نیست که به یک ایده نیاز داشته باشید و حتی یک ایده هم نداشته باشید.

با این وجود تکنیک هایی را می توان به کار برد تا بتوان اطمینان حاصل کرد که در بهترین جایگاه ممکن برای دریافت ایده ای بزرگ هستیم. در اینجا پانزده روش آورده شده که شما را مطمئن می کند که در زمان نیاز، برای دریافت آن ایده بزرگ آماده هستید.


یک. شروع به تمیز کردن نواحی اطراف خود کنید

تمیز کردن به شما در چند سطح کمک می کند. برای تازه کارها، تمیز کردن شانسی است که آنها را از فضای کاری اطراف (مثل کامپیوتر) دور می کند و این حرکت باعث پمپاژ خون در بدنتان می شود. از لحاظ روان شناسی، مزیت دیگر تمیز کردن از بین بردن درهم ریختگی است که اثری بسیاری بر تمرکز و ناخودآگاه ما دارد.

تمیز کاری یکی از روشهای بسیار محبوب من، برای خروج از باتلاق خلاقیتی است. در لحظه ای که شروع به مضطرب شدن می کنم، میز، اتاق نشمین یا آشپزخانه را تمیز می کنم و بعد از آنکه تمام شد، دریاچه ای از ایده خواهم داشت.

دو. یک ضرب الاجل تحمیل کنید

ممکن است کسی فکر کند که اجبار ضرب الاجل برای حصول سریع ایده، بد باشد و اصولاً من هم موافقم. اما ضرب الاجلها، می توانند کار مهمی انجام دهند: آنها شما را مجبور به تمرکز بر یک هدف می کنند. با ضرب الاجلها ما می دانیم که نیاز است چه چیزی اتفاق بیافتد و چقدر طول می کشد که آن را انجام دهیم. آنها به ما چشم انداز و میدان دید می دهند.


سه. از یک رسانه متفاوت استفاده کنید

گاهی اوقات تغییر ابزار و رسانه هایی که برای کار کردن با ایده از آنها استفاده می کنید، واقعاً تغییر ایجاد می کند. اگر نقاش هستید، سعی کنید به جای آبرنگ از زغال یا مداد استفاده کنید. اگر عموماً برای تولید ایده از کامپیوتر استفاده می کنید، سعی کنید که آن را به کاغذ و خودکار تغییر دهید. اگرچند که ممکن است به نظر تغییر بی اهمیتی باشد، اما یک تغییر کوچک می تواند اثر بسیاری بر خلاقیت شما داشته باشد. تغییر دادن یک رسانه متفاوت، می تواند بسیار رهایی بخش باشد.

چهار. مسئله را به وضوح تعریف کنید

بعضی اوقات در هنگام تلاشمان برای فکر بر ایده ها چنان گم می شویم که به قدر کافی بر هدفمان متمرکز نمی شویم. صرفاً ایده تولید می کنیم که ایده تولید کرده باشیم. باور کنید وقتی به این نکته دست یافتید، بهترین کار این است که متوقف شوید . به نقطه اول باز گردید و دوباره شروع کنید. ما مجبوریم که مطمئن شویم مسئله ای که در حال حل آن هستیم، تنها چیزی است که می خواهیم آن را حل کنیم.

پنج. خود را با وسایل احاطه کنید

بعضی اوقات خیلی خوب است که شروع کنید به جمع کردن چیزهایی که به آن نیاز خواهید داشت. اگر چیز دیگری جواب نمی دهد، مطمئن شوید که همه مواردی که نیاز دارید را در دسترس دارید. شروع کنید به جمع کردن موارد مرجع، کتابها، مواد تحقیق و هر چیزی که ممکن است نیاز شود. گاهی ممکن است که نگاه به این منابع برای گرفتن یک ایده کافی باشد.

اگر جمع کردن وسایل برای شما الهامی به ارمغان نیاورد، حداقل وقتی ایده ای جرقه خورد، برای خلق کردن آماده اید.


شش. تنفس خود را ریلکس کنید، اعصابتان را آرام کنید

آه! چه کسی هست که احساس بلاتکلیفی عذاب آور را تجربه نکرده باشد؟ گلو خشک می شود، ذهن آشفته می گردد و قطرات عرق بر پیشانی و قسمتهای مختلف بدن شروع به شکل گیری می کند... اصلاً جالب نیست. فقط این نیست، بلکه استرس باعث عدم ظهور ایده ها می شود. سعی کنید که از تکنیکهای تنفسی استفاده کنید تا در ریلکسیشن و پایین آوردن ضربان قلب و آرامش اعصابتان کمکتان کند. برای تولید ایده های بزرگ، نیاز به ذهنی واضح و آرام است.

تنفس کنترل شده، از لحاظ روان شناسی به شما کمک می کند زیرا حداقل فایده ای که دارد این است که به ما توانایی کنترل می دهد. ممکن است که قادر به کنترل این واقعیت که داریم ناموفق عمل می کنیم نباشیم، اما ما می توانیم با کنترل مواردی مثل تنفسمان، اعتماد به نفس خود را پرورش دهیم.

هفت. یک نقشه ذهنی درست کنید

نرم افزاز ذهن نگاری MindMeister

نقشه های ذهنی راهی بسیار خوبی برای آغاز جایگذاری و سازمان دهی آنچه که می دانید است. بعضی اوقات، سازماندهی افکارمان می تواند به طور باورنکردنی در تولید ایده موثر باشد. با ایجاد یک نقشه ذهنی، می توانید دانسته های خود و آنچه را که نیاز به دانستنش دارید اداره کنید.

هشت. از دوستی بپرسید

اگر ضرب الاجل شما در حال به پایان رسیدن است و هنوز الهامی ندارید، از دوستی پیشنهاد بخواهید. هر دوستی که باشد فرق نمی کند. مهم نیست اگر آنها جزئیات آنچه را که بر آن کار می کنید ندانند. توضیح یک مسئله به یک دوست، در پردازش مسئله به شما کمک می کند.

تقریباً هر ایده ای که دارم، به کمک دوست نزدیکی ایجاد شده است. درخواست کمک از دوستان، اشکالی ندارد و چه باور کنید و چه نه، دوستان علاقه مند هستند که در عوض به شما کمک کنند.

نه. با چشمان کاملاً بسته بیاندیشید

گاهی اوقات بستن چشمها و کنار زدن همه مزاحمتهای تصویری، بسیار یاری بخش است. این یک مفهوم ساده است که با تصویرسازی اینکه چگونه چیزی قرار است جواب دهد و یا چگونه به نظر برسد، در کار واقعاً، تفاوتی ایجاد می شود.

ده. با آن بخوابید

بگذارید یک پله از مورد شماره نه بالاتر برویم و چرت کوتاهی بزنیم. ذهن نیاز به تازه شدن دارد و اگر بتوانید بیست دقیقه را در یک چرت قدرتی بگذرانید، تازه خواهید شد و برای روبرو شدن با ضرب الاجل آماده می شوید. بعضی اوقات وقتی مغزتان در حال آتش گرفتن است، صرف کردن بیست دقیقه برای چرت زدن می تواند خیلی مفید باشد. دادن شانس استراحت به مغزتان می تواند شما را در موقعیت بهتری برای طوفان ذهنی و تولید ایده های بعدی قرار دهد.

یازده. از استفاده کردن از گوگل اجتناب نکنید

هنوز در شگفتم که در پیدا کردن راه حلها، چقدر "تصحیح کننده" وجود دارد. این یک تذکر است: زیر این آسمان، هیچ چیز جدیدی وجود ندارد. ایده ها معمولاً از دیگر ایده ها اتخاذ شده اند. ایده ها از همدیگر ساخته شده اند. احتمالاً قبل از شما کسی، بیشترِ بار سنگین شما را در ایجاد نمونه اولیه برداشته است. کاملاً کار درستی است که از کار آنها به عنوان الهام استفاده کنید. فقط دزدی نکنید. دزدی هیچ نتیجه خوبی نخواهد داشت.

دوازده. از سوال کردن نترسید

وقتی که منفرداً برای مشتریان کار می کنم، به نظر می رسد که خیلی زیاد سوال می کنم. اما اگر سوال نمی کردم، احتمالاً نمی توانستم به جوابهایی که آنها نیاز دارند برسم. درک کامل مسئله یا وظیفه، به شما کمک می کند که دید بهتری از این داشته باشید که راه حل چگونه باید به نظر برسد.

و درباره رئیس (یا مشتری) خود نگران نباشید. آنها شما را تحسین خواهند کرد که تمام سعی تان را می کنید که کارِ در دست را درک کنید. (فقط سوالهایی را نپرسید که قبل از این هشت بار به شما جوابش را گفته اند.)


سیزده. کمی آهنگ گوش کنید

موزیک می تواند اثر مهمی بر خلاقیت و حل مسئله داشته باشد. مطالعات نشان داده که موزیک بخشهایی از مغز را که با استدلال فضایی ارتباط دارد تحریک می کند، که برای حل مسئله خیلی خوب است. من موزیک بدون کلام مانند کلاسیک یا جاز را موثرتر یافته ام زیرا مزاحمتی برای کاری که انجام می دهم ایجاد نمی کند.

چهارده. ورزش

ورزش، راه بسیار خوبی برای طوفان ذهنی است. همانند تمیزکاری، ورزش نیز باعث پمپ خون در بدن (و خصوصاً مغز) می شود و به شما اجازه می دهد که در محیطی متفاوت بر مسئله کار کنید. این ورزش، می تواند راه رفتن، کشیدن بدن، یوگا، دویدن، دوچرخه سواری یا هر چیز دیگری باشد که بدن شما را حرکت می دهد.

من ترجیح می دهم که وقتی واقعاً نیاز به ایده ای دارم بدوم. زمانی که دویدنم تمام می شود، خودم را به راه حل نزدیکتر احساس می کنم تا زمانی که بجای آن از صفحه کامپیوتر شروع به کار می کنم.

پانزده. کار سخت نه الهام

اگر چند که ممکن است این راه خیلی جالب نباشد، اما بعضی اوقات مجبور کردن خودتان به کار کردن بر روی یک راه حل، بهترین روتین است. توماس ادیسون گفته است: "نبوغ یک درصد الهام و نود و نه درصد کار سخت است." بعضی اوقات مجبوریم که بر روی پنجه هایمان خم شویم و بر روی یک راه حل کار کنیم و با کمی عرق ریختن، به ایده ای برسیم.

این اتفاقی است که همیشه برای نویسندگان رخ می دهد. خیلی وقتها، نوشتن، فرآیندی برای تولید کلمات و نوشته ها به شیوه روتین و یکنواخت است. در نهایت، کار سخت به الهام منتهی می شود.


مترجم : غ.س

منبع

No comments: