به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Monday, January 10, 2011

نکته 183 : با گفتن مسائل خود با صدای بلند، به سادگی آنها را حل کنید

چند بار برای شما اتفاق افتاده که در حال توضیح مشکلی برای دوستتان و قبل از اینکه او حتی یک کلمه درباره آن بگوید، خودتان راه حل را پیدا کرده اید؟ توضیح مناسب یک مسئله با صدای بلند می تواند به خودی خود برای حل یک مسئله کافی باشد.

چگونه این استرتژی ساده و فریبکارانه، به این خوبی جواب می دهد؟ چگونه می توانیم آن را به تسلط خود درآوریم و آن را به تکنیک حل مسئله تبدیل کرده و هروقت که می خواهیم از آن استفاده کنیم؟

جادوی پنهان در توضیح مسئله با صدای بلند

بیان مشکلات خود با صدای بلند نسبت به آهسته اندیشیدن در مورد آن، چند مزیت دارد:


یک. واضح سازی افکار شما

برای اینکه بتوانید یک مسئله را به شکل قابل ارتباطی دربیاورید مجبورید که آن را واضح و با عبارات عینی بیان کنید. برای اینکه بتوانید به وضوح، پیام خود را بیان کنید مجبور می شوید که همه اطلاعاتی را که دارید از لحاظ ذهنی مرتب کنید. به علاوه، با وضوح بخشیدن به مسئله خود، آن را از نویزها و پارازیتهای روانی مثل اضطراب و وحشت از ناتوانی در حل آن، رها می کنید.

بیان مسئله در قالب کلمات، به طرز فوق العاده ای به شما کمک می کند که آن را درک کنید: زبان آنطور که بسیاری معتقدند، تنها وسیله ای برای ارتباط نیست بلکه ابزاری برای فکر است (برای اطلاعات بیشتر در این مورد، مقاله "سه دلیل اصلی برای اینکه واژگان خود را توسعه دهید" را مشاهده کنید).


دو. آشکاری مفروضات پنهان

توضیح مشکلتان برای شخص دیگر خصوصاً زمانی موثر است که شما فرض کردید که شخص دیگر دانشی درباره آن ندارد. یک روش تقریبی خوب، خصوصاً برای حل تکنیکی مسائل، این است که تظاهر کنید که مشکل خود را به مادربزرگتان توضیح می دهید.

با فرض اینکه شخص کلاً از موضوع دانشی ندارد، تمرکز خود را در توضیح آنچه که می دانید می گذارید. با وضوح بخشیدن به دانش و مفروضات خود، معمولاً به داده های مختلف و نادیده گرفته شده دست می یابید و همچنین به یک خیابان جدیدی از اندیشه راه می یابید.


سه. بکار گرفتن بخشهای مختلف مغز

گفتن مسئله با صدای بلند، ناحیه های بیشتری از مغز را بکار می گیرد تا اینکه فقط درباره آن فکر کنید. به همین دلیل از تظاهر کردن به اینکه برای کسی مسئله را توضیح می دهید _به صورت ذهنی_ کمتر استفاده می شود. فیلسوف شناختی، دانیل دِنِت، می گوید:

" ... آگاهی به عنوان راهی برای درونی کردن صحبت با دیگری، توسعه پیدا کرده. صحبت کردن، بخشهایی را از مغز که در حرکت دادن دیافراگم، زبان، لبها، اعصاب صوتی و غیره دخیل است راه اندازی می کند. شنیدن کلمات، بخشهایی از مغز را فعال می کند که به گوشها مرتبط است. بلند صحبت کردن می تواند استراتژی بدی برای بقا باشد، خصوصاً زمانی که درباره همسر رئیس می اندیشید، بنابراین ما آگاهی را به صورت یک مونولوگ درونی توسعه داده ایم. درست است که این جواب می دهد اما همه ناحیه های مغز را مثل زمانیکه کلمات خود را می گوییم و می شنویم تمرین نمی دهد...") (منبع: WikiWikiWeb )


ارتباط با اردک پلاستیکی

اگر برای حل مسئله کافی است که آن را توضیح دهید، پس چه نیازی به کسی است که به آن گوش دهد؟

نیاز به کسی ندارید. دفعه بعدی که در مسئله ای گیر کردید، چرا تلاش نکنید که مسئله خود را به یک شی بی جان مثل یک اردک پلاستیکی توضیح دهید؟

می دانم که پدر و مادرتان به شما درباره کسانی که با اشیا صحبت می کنند هشدار داده اند، اما حقیقت این است که این کار جواب می دهد. گفتن مشکلات به یک اردک پلاستیکی به موثری گفتن آن به یک انسان است (البته اگر موثرتر هم نباشد). گوشت، پر یا پلاستیک، فرقی نمی کند که شنونده شما از چه ساخته شده است، اصولی که این تکنیک را موثر ساخته، در هر صورت عمل می کند.

اگر دانستن این نکته باعث کاهش مقاومت و احساس عجیب و غریب بودن این ایده می شود باید بدانید که این ایده درصنعت توسعه نرم افزار، ایده نسبتاً معروفی است. حتی یک اصطلاح هم برای آن اختراع شده: "rubber ducking= ارتباط با اردک پلاستیکی" ( این ایده با کتاب "برنامه نویس عملگرا" معروف شده که مطالعه آن برای توسعه دهندگان نرم افزار ضروری است).

"آیا می گویی که باید مردم واقعی را کنار بگذارم و با اردکهای پلاستیکی صحبت کنم؟"

خوب، کنارگذاری که نه، اما نظرتان چیست که همیشه اول با اردک پلاستیکی تان مشورت کنید؟ قصد ندارم که انسان را ناچیز بشمارم اما اردکهای پلاستیکی حقیقتاً مزیتهایی دارند:

اردکهای پلاستیک هیچوقت جریان اندیشه شما را قطع نمی کنند.

لازم نیست که نگران باشید که با مشکلاتتان باعث مزاحمت اردکهای پلاستیکی می شوید.

اردکهای پلاستیکی با دیگر اردکها درباره مسائل خصوصی شما غیبت نمی کنند.

اردک پلاستیکی مورد اعتماد شما، هیچوقت سرش شلوغ نیست و همیشه منتظر سوالهای شماست.

اردک پلاستیک را امتحان کنید. وقتی که از حس عجیب صحبت کردن با یک شی گذشتید، مطمئناً از احساس راحتی و استقلالی که برایتان می آورد لذت خواهید برد؛ نیازی به اشاره این نکته نیست که این باعث صرفه جویی در زمان شما و دیگران نیز می شود.

در مواردی که اردک پلاستیکی مسئله شما را حل نمی کند، پیشروی کنید و مسئله خود را به دوست دیگری بگویید. به این طریق مسئله شما تعریف شده تر و واضحتر است و بسیار شانس بیشتری خواهد بود که دوستی بتواند در حل آن کمک کند.


ارتباط ساکت با اردک پلاستیک

همیشه باید ارتباط با اردک پلاستیکی را بلند انجام دهید اما مواردی است که نمی توانید با صدای بلند این کار را انجام دهید و نمی توانید عجیب بودن این عمل را از لحاظ اجتماعی نادیده بگیرید ("من را ببخشید دارم با اردک پلاستیکی ام صحبت می کنم...."). نگران نباشید، می توانید ارتباط با اردک پلاستیکی را به صورت نوشتنی انجام دهید. مطمئناً مزیتهای به صورت کلامی در آوردن را ندارد اما با این حال تکنیک بازهم به خوبی جواب می دهد.

یک راه خوب برای این کار، این است که یک ایمیل درباره مشکلتان بنویسید و در آن مسئله را توضیح دهید. تظاهر کنید که تصمیم دارید این ایمیل را به باهوش ترین و پر مشغله ترین آدم دنیا بنویسید. مسئله و راه حلهایی را که تا به حال امتحان کرده اید و جواب نگرفته است مفصلاً توضیح دهید. همه مفروضات خود را لیست کرده و مطمئن شوید که همه اطلاعات مربوطه را دربر بگیرد. سعی کنید کامل و عینی باشد.

وقتی که نوشتن پیام را به پایان رساندید، احتمالاً ایده های بسیاری دارید که می توانید امتحان کنید. اگر نه، یک فروم تخصصی پیدا کرده و آن را همانطوری که هست ارسال کنید: بصورت یک پیام کاملاً ماهرانه، مطمئنم که خدایان اینترنتی به شما کمک خواهند کرد.


اردک پلاستیک خود را تهیه کنید

آماده ارتباط با اردک پلاستیکی هستید؟ همانطور که می توانید تصور کنید، احتیاجی نیست که کار چندانی انجام دهید بجز اینکه برای خود یک اردک پلاستیکی بگیرید. نیازی نیست که حتماً یک اردک پلاستیکی واقعی باشد، می تواند هر شی بی جانی باشد. اما اگر شی ای را انتخاب کنید که واقعاً دوستش دارید نتیجه خوبی می گیرید، جدایی از اینها یک رابطه دراز مدت خواهید داشت.


چند پیشنهاد:

اردک پلاستیک واقعی: این تکنیک به همین علت، تکنیک "ارتباط با اردک پلاستیکی" نامیده شده است. در ضمن، چگونه می توان از آن نگاه زرد اجتناب کرد؟

شخصیتهای شش دیلبرت: شخصیت محبوب خود را بکار ببرید و یا از همه آنها با هم استفاده کنید(خصوصاً این روش با تکنیک کلاه های فکری دی بونو که در مقاله های آینده درباره آن صحبت می شود، به خوبی جواب می دهد).

عکسهای مقوایی ایستاده تمام بدن: حداقل یک توسعه دهنده نرم افزار را دیدم که از این روش استفاده می کند. فکر نمی کنم بیشتر از این روش بتوان به هسته اصلی هدفمان برسیم، مگر اینکه ترجیح بدهید که همکاری داشته باشید که قابل باد کردن باشد، البته من این را پیشنهاد نمی کنم.

کسی که مسائل من را حل می کند و کنار مونیتر من نشسته و با حس مسئولیت به من خدمت می کند، اژدها باب است. تغییر سر آن به جهتی که مستقیماً به چشمهای من نگاه کند، بدون شک اثری جذاب دارد، خصوصاً برای کسانی که مثل من شیفته خیالهای بصری هستند.


مترجم : غ.س

منبع

http://litemind.com/solve-your-problems-simply-by-saying-them-out-loud/

No comments: