به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Thursday, August 20, 2009

نکته 25- وجوه تفکر انتقادی- قسمت اول



ا
1- مستقل بیاندیشید

تفکر انتقادی، تفکری مستقل است؛ اندیشیدن برای خویش. بسیاری از اعتقادات ما از دوران کودکی حاصل شده است، زمانی که تمایل بسیاری داشتیم اعتقاداتمان را بر اساس دلایل غیر عقلانی شکل دهیم؛ زیرا ما می خواستیم که عقیده داشته باشیم، زیرا ما برای معتقد بودن تشویق می شدیم یا پاداش می گرفتیم. تفکر انتقادی از مهارت و بینش های نقد کردن برای کنار گذاشتن یا پس زدن عقایدی است که غیر عقلانی هستند.

برای شکل دادن اعتقادات جدید، تفکر انتقادی به صورت منفعلانه افکار دیگران را نمی پذیرد بلکه سعی دارد خودش دست به کشف بزند، عقاید نادرست را پس بزند و عقاید صحیح را مد نظر قراردهد. متفکران نه تنها بدون ذهن ورزی آنچه را که با آن روبرو می شوند را نمی پذیرند، بلکه تحت تاثیر زبان و شعارهای دیگران هم قرار نمی گیرند.
آنها خود را محدود به انجام امور به شیوه های موجود نمی کنند. آنها هم اهداف را ارزیابی می کنند و هم راه تحقق آن را. آنها اعتقاداتی را که نفهمیده اند را به عنوان درست یا غلط نمی پذیرند و به سادگی گرفتار عملیات روانی نمی شوند.

متفکران مستقل تلاش می کنند تا تمام دانش و بینش شناخته شده را در تفکر و رفتارشان دخیل کنند. آنها تلاش می کنند تا برای خودشان مشخص کنند چه زمانی اطلاعات متناسب است، چه زمان یک مفهوم را به کار گیرند، چه زمان یک مهارت را مورد استفاده قرار دهند. آنها بر خودشان نظارت می کنند: مچ خودشان را می گیرند و نیازی ندارند که به آنها تمام قدم های انجام یک کار گفته شود.
2- بینش خود را بر موضوع خودگرایی یا گروه گرایی گسترش دهید
خودگرایی یعنی اینکه تمایز قایل نشدن بین آنچه که می بینیم و می اندیشیم با واقعیت. تحت تاثیر خودگرایی، ما تصور می کنیم آنچه که می بینیم با آنچه که هست دقیقاً یکی است. خودگرایی باعث می شود که علاقه ای برای در نظر گرفتن دیگر جنبه ها نداشته باشیم و همچنین نپذیریم ایده ها و واقعیت هایی که جلوی ما را در رسیدن به آنچه می خواهیم می گیرند.
در شکل های افراطی ، خودگرایی منجر به این موارد می شود:
- شکل گرفتن این شخصیت در فرد که در مورد هرآنچه که می گوید باید مورد تایید واقع شود
- نداشتن اشتیاق به ثبات و شفافیت
- نگرش یا همه یا هیچ (یا اینکه من 100% درست هستم و تو 100% اشتباه هستی)
- نداشتن خودآگاهی بر فرایند تفکری خویش
خودگرایی نقطه مقابل تفکر انتقادی است که در بین بزرگان و کودکان متداول است.

به اندازه ای که افراد اجتماعی می شوند، خودگرایی آنها به گروه گرایی تغییر می یابد. در این حالت آنها نسبت به گروه خودشان تمایل پیدا می کنند و از حالت "من درست می گویم" به حالت "ما درست می گوییم" تغییر شکل می دهند. به بیانی دیگر، انسان متوجه می شود که بهترین راه برای خرسند شدن خودگرایی اش، گروه گرایی است.

"تفکر گروهی" وقتی است که افراد خودخواهانه خودشان را عضو یک گروه بدانند. این را در کودکان و بزرگان می توان مشاهده کرد. پدر من از پدر تو بهتر است. مدرسه من (دین، کشور، نژاد و ...) از مال تو بهتر است. متفکران غیرانتقادی وقتی که دیگر اعضا گروه اشتباه می کنند اغلب نمی توانند درست تشخیص دهند.

خودگرایی و گروه گرایی یک بیماری است که راه علاجش خودآگاهی است. ما نیاز داریم که از تمایلات خویش آگاه شویم تا بین دیدگاه خودمان و حقیقت تمایز قایل شویم. مردم وقتی کس دیگری خودگرا باشند متوجه می شوند. بیشتر ما گروه گرایی اعضا گروه های رقیب را متوجه می شویم. اما وقتی که ما خودگرایانه یا گروه گرایانه تفکر می کنیم به نظرمان می رسد که حق با ماست (حداقل در آن مقطع).

عقیده ما در مورد حقانیت مان راحت تر از تغییر آن است زیرا ما خطاهای تفکرمان را متوجه نمی شویم. ما به صورت اتوماتیک خودگرایی مان را از خودمان مخفی می کنیم. ما نمی توانیم متوجه شویم چه زمان رفتار ما در تضاد با تصویری است که از خودمان داریم. ما دلایلمان را بر فرضیاتی استوار کرده ایم که از وجود آن بی اطلاعیم. ما انکار می کنیم یا راحتتر اینکه فراموش می کنیم واقعیت هایی که نتایج مورد انتظار ما را پوشش نمی دهند. ما معمولاً آنچه دیگران می گویند را نمی فهمیم یا تحریف می کنیم.

پس راه حل این است که :
- عقاید و رفتارهای خودمان را انعکاس دهیم، اعتقادات مان را شفاف کنیم، آنها را نقد کنیم و اگر اشتباه بودند آنها را کنار بگذاریم
- مفاهیم را به همان صورت که برای خود به کار می گیریم برای دیگران هم به کار گیریم
- تمام واقعیت های مرتبط را در نظر بگیریم و نتیجه گیری مان را بر اساس مدارک ارائه دهیم
- با دقت به دیگران گوش دهیم و ذهنمان را نسبت به دیگران باز بگذاریم

ما می توانیم تمایل به خودگرایی مان را وقتی کنار بگذاریم که ببینیم آنها چه هستند : غیر عقلانی و نادرست. افزایش خودآگاهی از حالت خودگرا و گروه گرا، قسمت مهمی از یادگیری تفکر انتقادی است. این افزایش در ابتدا اندک خواهد بود اما رشد قابل توجهی را در طول زمان خواهد داشت

2 comments:

مرگ بر ديكتاتور said...

با درود،
وبلاگ جالبي داريد.به خصوص موضوعاتي را كه بر گزيده ايد قابل ستايش اند.از مطالبي كه درباره ي خودگرايي و گروه گرايي نوشتيد خيلي خوشم آمد.خوب است كه اين اطلاعات را در اختيار عموم مي گذاريد.به نظر من هم يكي از بزرگترين مشكلات ما ايرانيان استفاده نكردن از قوه تفكرمان است .ولي به هر حال كسي كه نخواهد فكر كند اين مطالب هم به گوشش نمي رود و در انتها مي گويد نظر من درست تر است!
راستي ماجراي انجمن متفكران چيست؟اگر اشكالي ندارد توضيحي درباره آن بدهيد.
موفق باشيد

360thinkingtips said...

با سلام بر شما خواننده محترم
این انجمن معتقد است که بهترین راه کمک به مردم و به خصوص جوانان افزایش خودآگاهی آنان از طریق افزایش توانمندی در اندیشیدن است
این انجمن بنا به توصیه استاد ایلیا شکل گرفته است و ایشان خود یکی از قربانبان جزم اندیشی در کشور هستند
برای آشنایی بیشتر با انجمن و استاد ایلیا لطفاً به سایت انجمن که در قسمت پیوندهای این وبلاگ آمده رجوع کنید