به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Thursday, August 27, 2009

نکته 32 - خطاهای منطقی - قسمت اول




خطای منطقی، خطایی هستند که در یک استدلال رخ می دهد. در منطق، استدلال کردن یعنی ارائه یک سری دلایل برای اثبات یک ادعا. برای اینکه نتیجه گیری درست باشد شرط لازم این است که فرایند ارائه دلایل باید خالی از خطا باشد. از این رو برای تشخیص خطاهای موجود در یک استدلال ، قصد داریم شما را با مهم ترین خطاها که به قرار زیر هستند آشنا سازیم:



1) خطای محل سوال
هر استدلال بر مبنای فرضیاتی شکل می گیرد، از این رو فرضیات غلط ، اولین عامل خطا در استدلال می شود. این خطا را اصطلاحاً "محل سوال" می نامند. به این مثال توجه کنید:
سقط جنین، قتل عمد یک انسان محسوب می شود. قتل عمد غیرقانونی است بنابراین سقط جنین هم باید غیر قانونی باشد.
به نظر شما آیا این استدلال صحیح است؟ جواب خیر است زیرا استدلال بر این فرض است که سقط جنین قتل عمد است در صورتیکه این موضوع اثبات نشده و محل سوال است.
یک مثال دیگر:
1) دی ان ا ، تنها یک مولکول نیست، بلکه یک کد است و دارای مکانیزم ذخیره اطلاعات
2) هر کدی به وسیله یک ذهن هوشیار ایجاد می شود. از منظر دانش، هیچ فرایند طبیعی نمی تواند کدهای اطلاعاتی درست کند.
3) بنابراین دی ان ا توسط یک ذهن ایجاد شده است.
این استدلال بیان می دارد که کدهای اطلاعاتی فقط توسط یک ذهن ایجاد می شود و این محل سوال است زیرا هنوز ثابت نشده است. بنابراین استدلال غلط است.

2) خطای انتخاب ناقص:
این خطا وقتی رخ می دهد که سایر گزینه های قابل قبول دیگر حذف می شود. به عنوان مثال کسی می گوید بر اساس گزارش شاهدان عینی ، یا بشقاب های پرنده واقعیت دارد یا اینکه شاهدان دروغگو هستند. در اینجا خطای انتخاب ناقص رخ داده است زیرا ممکن است که شاهدان دچار خطا (مانند خطای دید) شده باشند.
مثال دیگر: جهان یا بر اساس اتفاق بوجود آمده یا بر اساس یک طراحی دقیق. بوجود آمدن بر اساس اتفاق ممکن نیست پس جهان بر اساس یک طراحی دقیق بوجود آمده است.
این استدلال دچار خطای انتخاب ناقص است زیرا ممکن است که جهان بر اساس یک طرح تکامل تدریجی بوجود آمده باشد. یعنی بنیان هستی بر اساس طراحی دقیق است و بعد بر اساس قوانین و وراثت، جهان به صورت مستقل از یک طرح تکامل تدریجی تبعیت می کند.

3) خطای خرافه گرایی:
این خطا وقتی است که وقتی فرد نمی تواند موضوعی را درک و یا فهم کند آن را به خدا و یا ماوراء الطبیعه نسبت می دهد. مثلاً من نمی توانم این موضوع را درک کنم پس باید کار خدا باشد. یا این موضوع خیلی اعجاب برانگیز است پس دست خدا در کار است. هم چنین اینکه من نمی توانم این موضوع را درک کنم پس باید موجودات سماوی یا ساکنان دیگر کره ها آن را انجام داده باشند. شکل دیگر این خطا این است که مثلاً این موضوع بسیار اسرارآمیز است و از فهم من خارج است پس باید نیروهای غیبی آن را انجام داده باشند.

4) خطای زیر سوال بردن گوینده
این خطا وقتی رخ می دهد که فرد نمی تواند پاسخی به دلایل و استنادات دیگری بدهد، بنابراین اعتبار گوینده را زیر سوال می برد و به او تهمت می زند و یا ترور شخصیتش می کند.

5) خطای عوام گرایی
این خطا وقتی است که فرد برای اینکه بخواهد صحت ادعایش را ثابت کند، تعداد نفراتی که بدان ادعا عقیده دارند را مطرح میکند. حقانیت یک ادعا جدای از تعداد نفراتی است که بدان اعتقاد دارند. ممکن است پنجاه میلیون نفر یک عقیده غلط را قبول داشته باشند، مانند زمانی که اکثر مردم زمین معتقد بودند زمین تخت است و ستارگان به دور زمین می چرخند.
عوام گرایی یک خطاست زیرا فرد برای اینکه همرنگ دیگران شود و یا برای احساس امنیت عقیده ای را می پذیرد. در تبلیغات و یا فعالیت های سیاسی از این موضوع استفاده زیادی میشود. متخصصان جنگ روانی از این حربه برای فریب کسانی استفاده می کنند که معتقدند اکثریت همواره درست می گویند. این خطا می تواند باعث می شود کسی که با اکثریت همراه نیست در خود احساس گناه کند و یا اگر با اکثریت همراه شد در خود احساس قدرت نماید.
به این مثال ها توجه کنید:
از این محصول استفاده کنید زیرا همه مردم از آن استفاده می کنند.
خدا هست زیرا در هر فرهنگی اعتقاد به یک موجود والا وجود دارد.
کتاب کیمیاگر خوب است چون 2 سال جزو پرفروش ترین کتاب ها بود.
فیلم کلاه قرمزی و پسر خاله خوب است زیرا رکورد بیشترین بیننده را دارد.
اینکه اکثر مردم از مجازات اعدام استقبال می کنند نشانه این است که این مجازات از نظر اخلاقی خوب است.

منبع :
وب سایت فرهنگ شک
www.skepdic.com

ادامه دارد

No comments: