به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Thursday, June 03, 2010

نکته 78 - چگونه تفکر خود را ارزيابي کنيم؟


به عنوان يک متفکر انتقادي، بايد انديشه خود را مورد ارزيابي قرارداده و در صورت لزوم درصدد بهبود آن برآييم. براي خود ارزيابي تفکر، پرسش هاي زير به عنوان معيار پيشنهاد مي شود

1- آيا تفکر من شفاف است؟

شفافيت يک معيار پايه است. اگر عبارتي شفاف نباشد، نمي توانيم مشخص کنيم که آيا صحيح و مرتبط است يا نه. در واقع، ما نمي توانيم در مورد آن چيزي بگوييم زيرا نميدانيم آن چيست. به عنوان مثال پرسش «درباره نظام آموزشي آمريکا، چه کاري مي تواند انجام شود؟» عبارتي غير شفاف است. براي بيان بهتر پرسش، بايد مسئله اي که مد نظر است مشخص شود. يک پرسش شفاف تر مي تواند اين موارد باشد : براي تضمين يادگرفتن مهارت هايي که دانش آموزان را در شغل و تصميم گيري هاي روزانه شان کمک مي کند، معلمان چه کاري مي توانند انجام دهند؟

براي بررسي شفافيت تفکر، پرسش هاي زير مي تواند موثر باشد

- آيا نياز است که تفکرم را بيشتر توضيح دهم؟

- آيا نياز است که تصويري از آنچه منظورم است را تهيه کنم؟

- آيا بايد از زندگي روزمره هم مثالي بزنم؟

- آيا به روش درستي موضوع را بيان مي کنم؟

2- آيا تفکر من صحيح است؟

يک عبارت مي تواند شفاف باشد اما صحيح نباشد. مثلاً عبارت : اغلب سگ ها، وزنشان بيش از 150 کيلو است

براي بررسي واقعيت داشتن يک تفکر اين پرسش ها مي تواند سودمند باشد

- چگونه مي توانم صحت تفکرم را بررسي کنم؟

- چگونه مي توانم صحت تفکر را مورد آزمايش قرار دهم؟

3- آيا تفکر من به اندازه اي که بايد از دقت برخوردار است؟

عبارتي مي تواند هم شفاف باشد و صحيح اما دقيق نباشد. مثلاً: «مايکل اضافه وزن دارد». در اينجا معلوم نيست که مقدار اضافه وزن مايکل چقدر است؛ آيا 2 کيلو است يا 20 کيلو

براي بررسي دقت تفکر، پرسش هاي زير مي تواند موثر باشد

- آيا بايد به مشخصات بيشتري اشاره کنم؟

- آيا بايد جزئيات بيشتري را مدنظر قرار دهم؟

- آيا بايد ريزبيني بيشتري به خرج بدهم؟

4- آيا تفکر من با موضوع مرتبط است؟

يک عبارت مي تواند شفاف، صحيح و دقيق باشد اما با موضوع مرتبط نباشد. به عنوان مثال : «دانش آموزان اغلب فکر مي کنند که اگر در درسي، مطالعه بيشتري داشته باشند، نمره آنها بايد بيشتر شود». اما مطالعه کردن ارتباط مستقيم با يادگيري ندارد و الزاماً هرکس که بيشتر درس مي خواند بيشتر ياد نمي گيرد. بنابراين مطالعه کردن ارتباطي با موضوع که گرفتن نمره بيشتر است ندارد

براي بررسي مرتبط بودن تفکر با موضوع پرسش هاي زير مي تواند موثر باشد

- چگونه تفکر من با موضوع مرتبط است؟

- چگونه مسئله اي که بدان توجه دارم را مد نظر قرار مي دهد؟

- چگونه اين اطلاعات کمک موثري در باره موضوع مي دهد؟

5- آيا تفکر من پيچيدگي هاي اين موضوع يا مسئله را در بر مي گيرد و به اندازه کافي عميق است؟

يک عبارت مي تواند شفاف، صحيح، دقيق و مرتبط با موضوع باشد اما سطحي باشد يعني از عمق لازم برخوردار نباشد. به عنوان مثال عبارت «فقط بگو نه» که معمولاً براي منصرف کردن جوانان از مصرف مواد مخدر استفاده مي شود، عبارتي شفاف، صحيح، دقيق و مرتبط با موضوع است ولي علي رغم اين موارد، از عمق کافي برخوردار نيست زيرا موضوع کشش جوان ها به مواد مخدر مسئله پيچيده اي است و نبايد با اين موضوع که در بين جوانان شايع است، برخوردي سطحي داشت

پرسش هايي که مي تواند در اين باره کمک دهد به قرار زير است

- آيا جواب هاي من شامل پيچيدگي هاي اين مسئله مي شود؟

- چه عواملي اين مسئله را پيچيده کرده است؟

- پيچيدگي هاي موجود در اين مسئله کدام است؟

6- آيا تفکر من يک جانبه يا بسته نيست؟

يک سلسله استدلال ممکن است شفاف، صحيح، دقيق، مرتبط و عميق باشد اما از پهنا و زواياي ديد کافي برخوردار نباشد. مثلاً ممکن است از منظر سياسي موضوع را بر اساس معيارهاي فوق به خوبي بيان کرده باشد اما از منظر اقتصادي يا زيست محيطي، صحبتي به ميان نياورده باشد

پرسش هاي زير مي تواند در بررسي موضوع از اين جهت موثر باشد

- آيا از يک زاويه به موضوع نگاه مي کنم؟

- آيا نياز است که از مناظر ديگر هم موضوع را مورد بررسي قرار دهم؟

- آيا نياز است که زاويه ديد ديگري را هم بررسي کنم؟

- آيا نياز است که به روش ديگري اين مسئله را مورد توجه قرار دهم؟

- از منظر سياسي/اجتماعي/اقتصادي/مذهبي/فردي/.... مسئله چه توجيهي دارد؟

7- آيا تفکر من منطقي است؟

وقتي ما در مورد موضوعي مي انديشيم، رشته اي از افکار را با يک نظمي در کنار هم قرار مي دهيم. وقتي که در اين ترکيب، افکار از يکديگر پشتيباني مي کنند و با يکديگر تناقض ندارند، تفکر منطقي است.

اين پرسش ها مي تواند در بررسي منطقي بودن موثر باشد

- آيا تفکر من يکپارچه است؟

- آيا تضادي در آنچه الان مي گويم و آنچه قبلاً گفته ام نيست؟

- آيا نتيجه گيري من بر اساس شواهد و نشانه ها بوده است؟

8- آيا تفکر من بر مهم ترين جنبه موضوع توجه دارد؟

در نهايت ممکن است همه معيارهاي فوق در مورد يک مسئله درست باشد اما به مهم ترين و اوليت دار ترين جنبه از مسئله پرداخته نشود

پرسش هاي زير مي تواند در اين زمينه مفيد باشد

- آيا اين مهم ترين مسئله اي است که بايد به آن مشغول باشم؟

- به کدام يک از اين نشانه ها بايد حداکثر توجه را داشته باشم؟

- آيا اين حياتي ترين موضوعي است که بايد بر آن متمرکز باشم؟

منبع

http://www.criticalthinking.org/articles/critical-mind.cfm

No comments: