به ياد سيصد و شصت روز مظلومانه زندانی شدن استاد ايليا

Saturday, June 19, 2010

نکته 91 - اهميت تفکر استراتژيک براي رهبران


براي رهبراني که مي خواهند آينده خود و محيطشان را تغيير دهند، تسلط بر تفکر استراتژيک بسيار مهم است. تفکر استراتژيک ، نقطه آغازين ايجاد چشم انداز است. در گذشته رهبران فرصت داشتند که تفکر کرده و يک چشم اندازي را بيافرينند و آن را تحقق بخشند. اما امروزه ما در جامعه اطلاعات زندگي مي کنيم. ما امکان هاي بسياري را داريم که در گذشته امکان پذير نبود. در گذشته معمولاً پسر يک نانوا، نانوا مي شد. ساختار دوراني که در آن بسر مي بريم غير خطي است و پيشرفت ها نيز غير خطي است. بنابراين تفکر ما هم بايد بتواند به صورت غيرخطي حرکت کند

استراتژي يعني راه تحقق يک هدف که بر اساس چشم انداز تعيين شده است. مزيت استراتژي اين است که تلاش هاي ما را متمرکز مي کند اما عيبش اين است که ما را به چشم انداز محدود مي کند. از اين رو ممکن است همه اعضاي يک تيم با هم دچار اشتباه شوند. بنابراين در استراتژي يک پارادوکس (تضاد) وجود دارد که متفکران استراتژيک آن را اينطور تعريف مي کنند : هرچقدر که بيشتر درست باشي، امکان نادرست بودنت در آينده افزايش خواهد يافت.

تفکر استراتژيک و چشم انداز

رهبران موفق به گونه اي عمل مي کنند که گويي اکنون در آينده هستند. بنابراين تفکر استراتژيک فرصت هاي خلاقيت را براي آنها نمايان ساخته و به اين صورت آنها مي توانند بر آينده اثرگذار باشند.

تفکر استراتژيک، داشتن آگاهي از آن چيزي است که هنوز شکل نگرفته، يعني پيش بيني. رهبراني که از توان پيش بيني برخوردارند، تلاش مي کنند ديگران را تحريک کرده تا پرسشگر شوند و بيانديشند. بنابراين چنين رهبراني، انسان را به مثابه ماشين نمي بينند

اين رهبران اول بايد بتوانند رويايشان را به تصويري که قابل درک براي پيروانشان باشد، تبديل کنند. بعد اين ديدگاه را بين ديگران به مشارکت مي گذارند به گونه اي که آنها را تحريک کرده تا هرآنچه در مورد آن نمي دانند را ياد بگيرند. بنابراين چنين رهبراني مي توانند رويايي را زندگي عيني بخشند

براي اينکه رهبران بتوانند چشم اندازي را بيافرينند، دائماً بايد چارچوب هاي ذهني شان را بازنگري و توسعه بخشند. اين کار توسط تفکر و پرسشگري ميسر است. رهبراني که دائم از خود مي پرسند «چه خواهد شد اگر...» خواهند فهميد «چه خواهد شد اگر...» . اين رهبران در جستجوي آينده هستند و قبل از اينکه تغييرات رخ دهد، خود را براي آن آماده مي کنند

برنامه ريزي استراتژيک

برخي با برنامه ريزي دقيق مخالفند زيرا معتقدند برنامه ريزي دقيق، مانع انعطاف پذيري است. اما برنامه ريزي مي تواند مفيد باشد اگر همراه با تفکر استراتژيک و رهبري آينده نگر انجام شود. در اين صورت تمرکز بر محصول نهايي است نه بر مشکلاتي که در حين مسير ايجاد مي شود

برنامه ريزي صلب بر سوال «چه اتفاق افتاد؟» متمرکزاست در صورتي که برنامه ريزي استراتژيک بر سوال «چه اتفاقي دارد مي افتد؟» تمرکز دارد

منبع

No comments: